selfishly


خودپسندانه، خود غرضانه

جمله های نمونه

1. I have never known him behave other than selfishly.
[ترجمه گوگل]من هرگز رفتار او را جز خودخواهانه ندیده ام
[ترجمه ترگمان]من تا حالا ندیده بودم که اون مثل خودخواه رفتار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She looked forward, a little selfishly, to a weekend away from her family.
[ترجمه گوگل]او کمی خودخواهانه منتظر یک آخر هفته دور از خانواده اش بود
[ترجمه ترگمان]او به جلو نگاه کرد و کمی خودخواهانه به یک تعطیلی آخر هفته از خانواده اش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When trouble comes they behave selfishly and horribly.
[ترجمه گوگل]وقتی مشکل پیش می آید، رفتار خودخواهانه و وحشتناکی دارند
[ترجمه ترگمان]وقتی دردسر به میان می آید آن ها خودخواهانه و هولناک رفتار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He had behaved thoughtlessly and selfishly.
[ترجمه گوگل]او بدون فکر و خودخواهانه رفتار کرده بود
[ترجمه ترگمان]او خیلی بی پروا و خودخواهانه رفتار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cabinet Ministers are selfishly pursuing their own vested interests.
[ترجمه گوگل]وزرای کابینه خودخواهانه به دنبال منافع شخصی خود هستند
[ترجمه ترگمان]وزیران کابینه هم به دنبال منافع مقرره خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Clearly, people choose to act selfishly and in destructive ways despite the pain their actions will bring to others.
[ترجمه گوگل]واضح است که افراد با وجود دردی که اعمالشان برای دیگران به همراه خواهد داشت، تصمیم می گیرند خودخواهانه و به شیوه های مخرب رفتار کنند
[ترجمه ترگمان]واضح است که مردم با وجود دردی که اعمال آن ها برای دیگران می آورد، خودخواهانه و به شیوه های مخرب عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. John, your present temperance is admirable but, selfishly, I am comforted by your inclusion of that awful tale.
[ترجمه گوگل]جان، اعتدال کنونی تو قابل تحسین است، اما، از روی خودخواهانه، با گنجاندن آن داستان هولناک از تو دلجویی می کنم
[ترجمه ترگمان]جان، هدیه your قابل تحسینه ولی خودخواهانه تو از inclusion این داستان وحشتناک به من آرامش میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So the social contract is selfishly motivated; it comes about through our rational ability to perceive a personal advantage from it.
[ترجمه گوگل]بنابراین قرارداد اجتماعی دارای انگیزه خودخواهانه است این از طریق توانایی عقلانی ما برای درک یک مزیت شخصی از آن به وجود می آید
[ترجمه ترگمان]بنابر این، این قرارداد اجتماعی خودخواهانه است؛ از طریق توانایی عقلانی ما برای درک مزیت شخصی از آن به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Selfishly, I felt hurt that he had not bothered to get in touch with me.
[ترجمه گوگل]خودخواهانه، از اینکه او به خود زحمت نداده بود با من تماس بگیرد، احساس ناراحتی کردم
[ترجمه ترگمان]احساس درد می کردم که او به خود زحمت نداده بود که با من در تماس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Actually, I can, given the stuff that dolts selfishly dump on the streets of my neighborhood.
[ترجمه گوگل]در واقع، من می توانم، با توجه به چیزهایی که خودخواهانه در خیابان های محله من می ریزند
[ترجمه ترگمان]در واقع، من می تونم به اون چیزایی که تو دیوونه ها تو محله من می گن گم و گور کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do not hang on to employees too selfishly when they are offered a better opportunity elsewhere.
[ترجمه گوگل]وقتی کارمندان فرصت بهتری در جای دیگر به آنها پیشنهاد می شود، خیلی خودخواهانه به آنها وابسته نشوید
[ترجمه ترگمان]به کارمندان خود بیش از حد متکی نباشید، زمانی که به آن ها فرصت بهتری در جای دیگر داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Selfishly heartlessly shivers your mine together dream it!
[ترجمه گوگل]خودخواهانه بی عاطفه می لرزد معدن شما با هم رویای آن را ببینید!
[ترجمه ترگمان]Selfishly من، mine خود شما را با هم shivers!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, if you hoard money selfishly or spend it frivolously, you will never have enough.
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر خودخواهانه پول احتکار کنید یا آن را بیهوده خرج کنید، هرگز به اندازه کافی نخواهید داشت
[ترجمه ترگمان]با این همه اگر پول خود را از روی خودخواهی و یا چیزهای غیر ضروری پس انداز کنید هرگز به اندازه کافی وقت نخواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She again entreated his forgiveness for so selfishly appropriating the cottage.
[ترجمه گوگل]او دوباره از او برای تصاحب کلبه خودخواهانه طلب بخشش کرد
[ترجمه ترگمان]بار دیگر از او پوزش خواست که در آن خانه خود را به دست بگیرد و از او طلب بخشایش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. So they were in fact stealing time to selfishly expand their own political purposes.
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها در واقع وقت می دزدیدند تا اهداف سیاسی خود را خودخواهانه گسترش دهند
[ترجمه ترگمان]بنابراین آن ها در واقع زمان دزدیدن زمان برای توسعه اهداف سیاسی خود بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• self-centeredly, egotistically, in the manner of being concerned only with one's own self

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : self / selfishness / selflessness
✅️ صفت ( adjective ) : selfish / selfless
✅️ قید ( adverb ) : selfishly / selflessly

بپرس