self transcendence

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of transcendence.

پیشنهاد کاربران

یکی از حوزه هایی است که در هرم مزلو آورده شده است.
خودفرارَوی
فراخویشتن روی -
فراخود رفتن
در معنای فرابدنی هم می تواند به کار برود. فقط جنبه روحانی ندارد. بویژه وقتی که به عنوان یک ویژگی شخصیتی به کار می رود.
به توانایی فرد برای تجربه های خارج بدنی و گذشتن از مرزهای خود ( شامل ذهن و بدن ) هم اشاره دارد. ( مثال: افرادی که توانایی مجذوب شدن در تجربه های تغییر دهنده ذهن را دارند )
...
[مشاهده متن کامل]

CSF; tendency to be attentionally absorbed in mind - altering experiences
the overcoming of the limits of the individual self and its desires in spiritual contemplation and realization.

از خودبرگذشتن
معنای دوستمون:
✅خود تعالی ( از لحاظ معنوی و روحی نه فیزیکی و جسمی )
. E. g
Personal values were measured with the Portraits Value Questionnaire, which defines 10 personal values clustered into four groups. The overarching four groups are: Conservation, Self - Enhancement, 💥Self - Transcendence💥, and Openness to Change
...
[مشاهده متن کامل]

PsychologyToday@

خود - ارتقا - بخشی
از خود فرارَوی
خود تعالی
تعالی، عروج، رهایی
خودتعالی

فراخویش روی
فرا خود روی
خود برتر سازی
تعالی خود
از خود فرا رونده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس