self taught

/ˈselfˈtɒt//selftɔːt/

خود اموز، نزدخود، تحصیل کرده، پیش خود یادگرفته، خود اموخته

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having taught oneself; self-educated.

- a self-taught violinist
[ترجمه گوگل] ویولونیست خودآموخته
[ترجمه ترگمان] یک ویولون زنی که به خود آموزش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: learned without instruction from another.

- self-taught techniques
[ترجمه گوگل] تکنیک های خودآموز
[ترجمه ترگمان] روش های خود آموزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• learned without a teacher, learned independently
if you are self-taught, you have learnt a skill by yourself rather than being taught it formally by someone else such as a teacher at school.

پیشنهاد کاربران

Adjective :
خودآموز
خود خوان
خود یادگیر
خود فراگیر
یعنی خودت یادگرفته باشی هیچ کلاسی نرفته باشی خودت معلم خودت بودی

بپرس