صفت ( adjective )
مشتقات: self-righteously (adv.), self-righteousness (n.)
مشتقات: self-righteously (adv.), self-righteousness (n.)
• : تعریف: having or marked by confidence or pride in the correctness of one's beliefs or moral conduct, often combined with a pious intolerance of the beliefs of others.
• مشابه: pious, righteous, sanctimonious
• مشابه: pious, righteous, sanctimonious
- The self-righteous parishioners looked down on the twice-divorced woman.
[ترجمه گوگل] اهل محله خود راضی به زن دوبار طلاق گرفته با تحقیر نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان] مردم self خود را به زنی که دو بار طلاق گرفته بودند، نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مردم self خود را به زنی که دو بار طلاق گرفته بودند، نگاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Her large, public donation to the church was a purely self-righteous act.
[ترجمه گوگل] کمک بزرگ و عمومی او به کلیسا یک عمل کاملاً خودپسندانه بود
[ترجمه ترگمان] کمک های مالی بزرگ و عمومی او به کلیسا یک عمل کاملا عادلانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کمک های مالی بزرگ و عمومی او به کلیسا یک عمل کاملا عادلانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید