self preservation

/ˈselfˌprezərˈveɪʃn̩//selfˌprezəˈveɪʃn̩/

(غریزه) صیانت ذات، حفظ جان، صیانت نفس، بقاء خود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of guarding or protecting oneself from injury, harm, or destruction.

(2) تعریف: the natural instinct to survive or protect oneself from harm.

انگلیسی به انگلیسی

• self-preservation is the instinctive behaviour that makes you keep yourself safe from injury or death in a dangerous situation.

پیشنهاد کاربران

خود محافظتی
خودحفاظتی/حفظ جان.
خودحفاظتی به مجموعه رفتارها و مکانیسم هایی اشاره دارد که فرد به منظور حفظ سلامتی، امنیت و بقای خود انجام می دهد. این مفهوم می تواند شامل اقدامات فیزیکی ( مانند دوری از خطرات ) و روانی ( مانند حفظ سلامت روان ) باشد.
صیانت ذات
مثال:
Self - preservation mean: the act or process of guarding or protecting oneself from injury, harm, or destruction.
صیانت ذات یعنی: عمل و فرایند مراقبت کردن یا محافظت خود از صدمه ، آسیب یا نابودی.
صیانتِ ذات
صیانت نفس
خویشتن پایی
ترجمه آشوری در تبارشناسی اخلاق
داستان این واژه اینه که این رو غریزه بنیادین بشر دونستن. که در مقابل غریزه گسترش قدرت بکارمیره. که بشر ایا هدف اولش حفظ و پاییدن خود از خطرات هست یا گسترش قدرتش، چه بسا برای نشان دادن قدرت، ممکنه خویشتن پایی رو کناربگذاره و به استقبال خطر بره. بر این اساس۲گروه نظریه پرداز شدند
...
[مشاهده متن کامل]

E. g. It was his instinct for self - preservation that led him to abandon his former friends and transfer his allegiance to the new rulers
بقای خود
صیانت نفس
حفظ جان و محافظت خود از خطرات

بپرس