اسم ( noun )
مشتقات: self-pitying (adj.), self-pityingly (adv.)
مشتقات: self-pitying (adj.), self-pityingly (adv.)
• : تعریف: a feeling of sorrow for oneself or one's troubles, esp. an exaggerated sense of sorrow or pity.
- She was wallowing in self-pity.
[ترجمه گوگل] او در حسرت خودش غوطه ور بود
[ترجمه ترگمان] او در حال غرق در دلسوزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او در حال غرق در دلسوزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید