self healing

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of healing.

پیشنهاد کاربران

خود درمانی
بهبود خویشتن، خود بهبودی، خود درمانی، درمان خویشتن
خود بازیابی شونده ( برق )
خودشفابخشی
خود درمان کننده
. o, n nvlhk'vخود التیام بخش
خود سازنده
خود را بهبود دهنده

خود ترمیم
self - healing systems
سیستم های خود ترمیم شونده [مهندسی برق]
شفای خویشتن
شفای ذاتی

خودترمیمی

بپرس