self efficacy
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
خودبسندگی
* خب در عین حال که ممکنه مفهومی نزدیک به - اعتمادبه نفس - یا - اتکابه خود - و . . . داشته باشه ولی خب مفهوم متفاوتی داره و . . . .
خودبسندگی، به نظرم معادل خوب و درستی می تونه باشه.
* خب در عین حال که ممکنه مفهومی نزدیک به - اعتمادبه نفس - یا - اتکابه خود - و . . . داشته باشه ولی خب مفهوم متفاوتی داره و . . . .
خودبسندگی، به نظرم معادل خوب و درستی می تونه باشه.
اعتماد بنفس و خودشناسی که باعث مقابله با چالش های مختلف می شود
کفایت نفس
self - efficacy ( روانشناسی )
واژه مصوب: خودتوان آگاهی
تعریف: آگاهی فرد از توانایی هایش برای اقدام به نحوی مؤثر که به نتایج مطلوب منجر شود
واژه مصوب: خودتوان آگاهی
تعریف: آگاهی فرد از توانایی هایش برای اقدام به نحوی مؤثر که به نتایج مطلوب منجر شود
خودکفایتی
خود - کارآمدی
اثربخشی مستقل
خودکارامدی
خودکارامدی
اتکاء بنفس
خوداثربخشی
احساس کارایی
خودکارآمدی ( روانشناسی )
احساس کارآیی
. خود کار آمدی
خود کار آمدی
داشتن باور به توانایی انجام کار و خود شکوفایی
باور فرد و توانایی و اراده فرد که برای پرواز عشق میتواند به تحقق عملی امور خود دست یابد
داشتن باور به توانایی انجام کار و خود شکوفایی
باور فرد و توانایی و اراده فرد که برای پرواز عشق میتواند به تحقق عملی امور خود دست یابد
خودباوری
خودکار کارآمدی
خود کار آمدی
اعتماد بنفس
رجوع شود به https://www. thoughtco. com/self - efficacy - 4177970
رجوع شود به https://www. thoughtco. com/self - efficacy - 4177970
خود کارآمدی ( ایمان شخص به توانایی های خود برای موفقیت در یک موقعیت مشخص است )
باور انجام کاری. توانایی انجام کار و کنترل مسائل در کار توسط شخص.
این کلمه معادل عزت نفس است ( self esteem )
خود توانای
خودکارامدی
خود بسندگی
خود کارایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)