خویشتنداری، نضباط شخصی، تأدیب
Self - disciplineSelf - discipline is about creating new habits of thought, action, and speech toward improving oneself and to reach institutional goals. This is an alternative to viewing discipline as a means to obtain more information.
... [مشاهده متن کامل]
:Synonyms for self - discipline
willpower
resolve
determination
drive
resolution
grit
self - control
single - mindedness
fixity of purpose
firmness of purpose or will
force or strength of will
۱. انضباط فردی ۲. خویشتن داری. خودداری
مثال:
You need more self - discipline.
شما به انضباط فردی و خویشتن داری بیشتری نیاز دارید.
خودانضباطی
انضباط فردی
تهذیب نفس
self - control
self - mastery
self - restraint
will power
strength of will
( قدرت ) تسلط بر خود
خودفرمانی ، انضباط شخصی
خویش - انضباطی
جلوگیری کردن از کارهای بی نظم و منحرف شدن از هدفی که داری
با آقای مهدی صباغ موافقم ، من یه متنی خوندم که دقیقا همین معنی رو داشت
انضباط شخصی
خود مراقب
خویشتن دار
دارای نَفسِ پاک
کسی که در مقابل کجی ها و ناهنجاری های اخلاقی می تواند مقاومت کند.
Well - organized
خودساختگی
خویشتن داری
خودتأدیبی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)