خود رهبر، خودگردان
وابسته به خود ( و نه دیگران other directed! )
راجع به خود ( مثلاً فکری که راجع به خودمان است، نه دیگران ) ، بیشتر در متونِ روانشناسی و زبانشناسی این معنا را دارد.
متکی به نفس، مستقل
خوداتکایی
خودهادی
مستقل
خودکار
آگاهانه
فرد خودکار
Virtual learning suits the self - motivated and self - directed students. آموزش راه دور برای دانش آموزان خودکار و دارای انگیزه مناسب است.
This gives learners guidance in their self - directed learning.
... [مشاهده متن کامل]
این به دانشجویان در یادگیری خودکار خود راهنمایی می دهد.
نکته: برای مناسب بودن می توانید از لغت suit استفاده کنید.
خود فرمان
خود راهبری
خود هدایت شده
خود - هدایتی
در مورد شخصی یعنی مستقل
خود محور، خود هدایت شده
خودخوان
خود - پیش بَرَنده
خود راهبری
خود راهبر
خودگردان
خودراهبر، خودهدایتگر
خود محور
خودجهت یافته، خود هدایت یافته،
خودجهتمندی، خودجهت دهی
خود رهنمود دهنده، خودرهنمود ده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)