۱. خودتباه سازی. خود ویرانگری ۲. خودکشی
مثال:
He committed self - destruction in 1774.
او در سال 1774 مرتکب خودکشی شد.
خویش - انهدامی - خودنابودسازی
خودزنی
حذف به صورت خودکار
حذف اوتومات
حذف خودکار
( مجازاً ) انتحار
خود تخریبی
One minute to self - destruction
در خویشتن افتادن ؛ بخود حمله کردن و بد گفتن : سخت ضجر شده از فوت شدن این فرصت و درخویشتن و مردمان می افتد. ( تاریخ بیهقی ص 617 ) .
خودآسیب رسانی، خودآسیب زنی
خود تخریبی