self contemplation

/ˈselfˌkɑːntəmˈpleɪʃn̩//selfˌkɒntəmˈpleɪʃn̩/

تفکر، تعقل در نفس خود، خود اندیشی

پیشنهاد کاربران

سِلف کانتِم پلیشِن
- - -
🔸 معادل فارسی:
خوداندیشی / تأمل در خویشتن / درون نگری / تفکر درباره ی خود
در زبان محاوره ای:
به خودت فکر کردن، رفتارت و احساست رو بررسی کردن، توی خودت فرو رفتن
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فلسفی – روان شناختی ) :**
فرایند اندیشیدن عمیق درباره ی ماهیت، رفتار، احساسات یا هدف های خود.
مثال: *Self - contemplation helps people understand their true motivations. *
خوداندیشی به انسان کمک می کند انگیزه های واقعی اش را درک کند.
2. ** ( روحانی – درون گرایانه ) :**
تمرکز درونی برای کشف هویت یا معنا در زندگی.
مثال: *Through self - contemplation, monks seek spiritual clarity. *
راهبان از طریق تأمل در خود، به روشنی معنوی دست می یابند.
3. ** ( تحلیلی – شخصی ) :**
نوعی بازبینی درونی برای ارزیابی اعمال و تصمیمات شخصی.
مثال: *His period of self - contemplation led to major life changes. *
دوره ی خوداندیشی اش منجر به تغییرات بزرگی در زندگی اش شد.
- - -
🔸 مترادف ها:
self - reflection – introspection – self - examination – self - analysis – meditation – inner reflection
🔸 نکته ی فرهنگی:
در فلسفه ی غرب، *self - contemplation* به ویژه در آثار **افلاطون**، **آگوستین** و **دکارت**، نشانه ی جست وجوی حقیقت در درون انسان است.
در عرفان شرقی نیز، مفهومی مشابه با عنوان **مراقبه ی درونی یا خودکاوی** وجود دارد.
در دنیای مدرن، خوداندیشی پایه ای برای **خودآگاهی ( self - awareness ) ** و **رشد شخصی ( personal growth ) ** شناخته می شود.

خوداندیشی
یا
خودمیزانی ، انطباق خود با محیط سازگارself adjustment