Self - contained Regime
رژیم خودبسنده .
اصطلاح حقوق بین الملل .
درحقوق بین الملل . بعضی موضوعات در حقوق بین الملل تابع حقوق و مقررات خاص خود می باشند.
برای مطالعه بیشتر به مجله حقوقی بین المللی شماره ۴۲ مقاله آقای حجت سلیمی ترکمانی. رجوع شود.
در برخی موارد: مستغنی
We need a two _bedroom self_contained apartment for rent in new york.
در خودبسنده
خود کفا
خود بسنده
خودمحور
۱. خودکار. تودار ۲. خودکفا ۳. مستقل
مثال:
And feed the self - contained needy and the mendicant
و به فقیران تودار و {نیازمندان} سائل غذا دهید.
�وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ�
معمولا وقتی چیزی یه آپشنی رو که معمولا جدا ارائه میشه همراه خودش داره میگن Self - contained
معادل فارسی براش نمیتونم پیدا کنم ولی شاید بشه گفت خود - شامل شده
کامل ، خودکفاء ، جامع
آدم تودار
آدم محجوب و کم حرف
کسی که افکار و احساسات خود را ابراز نمی کند.
خود مختار
خودشمول
[در بریتانیا] ( آپارتمان، خانه ) مستقل؛
( شخص ) مستقل؛ خودکفا؛تودار؛ خوددار
( دستگاه ) کامل
خودگنجیده
خودبنیاد
خودبسنده، مستقل
قسمتی از یک خانه ی بزرگ که سرویس بهداشتی و آشپزخانه جداگانه دارد
خودکفا
خودگردان
خودکفا، مستقل
درونگرا
مستقل
مجزا
عاملی با محتوای داخلی و مستقل
مستقل
خانه مبله خانه مستقل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)