self assured

/ˈselfəˈʃʊrd//selfəˈʃɔːd/

مطمئن بنفس خود

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: self-assuredly (adj.), self-assuredness (n.)
• : تعریف: confident or sure of oneself; self-confident.
متضاد: bashful, self-conscious
مشابه: confident

انگلیسی به انگلیسی

• someone who is self-assured shows confidence in what they say and do.

پیشنهاد کاربران

This term is used to describe someone who is secure and confident in themselves. It implies a sense of inner strength and belief in one’s own abilities.
توصیف شخصی که از خود مطمئن و دارای اعتماد به نفس است. این به معنای احساس قدرت درونی و اعتقاد به توانایی های خود است.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
She walked into the interview room with a self - assured smile.
In a conversation about public speaking, someone might say, “Confidence is key. You have to be self - assured to give a successful presentation. ”
A person describing their own self - confidence might say, “I know I can handle any challenge that comes my way. I’m self - assured. ”

خود شناس
مثلا کسی ک نقاط مثبت و منفی خودشو میدونه و واقع بینه
خود شناس
متکی به نفس
self assured
خودایستا ، خود پُشتا ( پُشتیوان به خود ) ، خودباور ،
خود پذیر ، زات ایستا ( قایم به ذات )
به خود متکی ، کسی که روی پای خودش ایستاده
خود - مرضی، خود - مجیب، دارای عزت نفس
از خود راضی
مطمئن بنفس خود ( صفت )
having confidence in yourself:
دارای اعتماد به نفس
با اعتماد به نفس ( صفت )
خود رای
آدم از خودمطمئن
اعتماد به نفس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس