self alienation

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of alienation.

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
خودبیگانگی / فردیت زدایی از خود
🔸 تعریف:
self - alienation به حالتی روانشناختی گفته می شود که فرد احساس دوری، بیگانگی یا جداگانه شدن از خود واقعی اش دارد. در این حالت، شخص ممکن است نسبت به افکار، احساسات، هویت یا رفتارهای خود بی توجه یا جدا شده باشد و احساس کند که هیچ ارتباطی با �خود حقیقی اش� ندارد.
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 ویژگی ها و علائم:
- احساس خالی بودن یا تهی بودن درونی
- عدم شناخت یا پذیرش احساسات واقعی
- دوری از ارزش ها، اهداف و انگیزه های خود
- سردرگمی هویتی و اشکال در درک خود
- احساس عدم کنترل و فقدان انسجام فردی
- ممکن است با افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روانی همراه باشد
🔸 دیدگاه های علمی:
- ایده خودبیگانگی از کارل مارکس و روانشناسی مدرن استخراج شده و به حس جدایی فرد از خودش اشاره دارد.
- در روانشناسی، خودبیگانگی می تواند ناشی از فشارهای محیطی، اختلالات هویتی، تعارضات درونی یا شرایط استرس زا باشد.
- خودبیگانگی باعث کاهش رضایت از زندگی و مشکلات ارتباطی با دیگران می شود.
🔸 مثال ها:
- فردی که خودبیگانه است ممکن است بگوید: "احساس می کنم خود واقعی ام را گم کرده ام. "
- در موارد شدید، خودبیگانگی می تواند منجر به اختلالات هویتی یا روان پریشی شود.
🔸 اهمیت بالینی:
شناسایی و درمان خودبیگانگی برای بهبود سلامت روان و بازگرداندن احساس انسجام درونی مهم است. درمان ها شامل روان درمانی، مشاوره، و تمرین های خودآگاهی می باشند.

ازخودبیگانگی
خودگریزی