self absorbed

/ˈselfəbˈzɔːrbd//selfəbˈzɔːbd/

خود جذب شده، در خورد فرو رفته، اندیشناک، غرق دراندیشه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: self-absorption (n.)
• : تعریف: almost exclusively concerned with oneself and one's own affairs.

انگلیسی به انگلیسی

• being interested only in oneself, preoccupied with own life and interests

پیشنهاد کاربران

خودخواه، خودبین
1. خودبین، خودمحور، خودخواه 2. خودبینانه، خودمحورانه، خودخواهانه
مشغول احساسات، علایق یا وضعیت شخصی خود بودن
خودمدار، خودمحور، خودبین، خودپرست
کسی که فقط به فکر خودشه ، خودبین .
خودشیفته

بپرس