selecting

/səˈlektɪŋ//sɪˈlektɪŋ/

معنی: گزیدن، گزیننده
معانی دیگر: گزیدن، گزیننده

جمله های نمونه

1. Voters are selecting candidates for both US Senate seats and for 52 congressional seats.
[ترجمه گوگل]رای دهندگان در حال انتخاب نامزدها برای هر دو کرسی سنای ایالات متحده و برای 52 کرسی کنگره هستند
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان از نامزدهای هر دو کرسی مجلس سنا و برای ۵۲ کرسی مجلس انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Besides selecting technological ventures for investment, the firms provide management, marketing and networking advice to the investee companies.
[ترجمه گوگل]علاوه بر انتخاب سرمایه‌گذاری‌های فناوری برای سرمایه‌گذاری، شرکت‌ها مشاوره مدیریت، بازاریابی و شبکه‌ای را به شرکت‌های سرمایه‌پذیر ارائه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها علاوه بر انتخاب سرمایه گذاری های تکنولوژیکی برای سرمایه گذاری، توصیه های مدیریت، بازاریابی و شبکه بندی را برای شرکت های investee فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Engage the clutch before selecting a gear.
[ترجمه گوگل]قبل از انتخاب دنده، کلاچ را درگیر کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از انتخاب دنده، کلاچ را بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When selecting fresh fish, let your taste buds be your guide.
[ترجمه گوگل]هنگام انتخاب ماهی تازه، اجازه دهید جوانه های چشایی راهنمای شما باشند
[ترجمه ترگمان]وقتی ماهی تازه را انتخاب می کنید، بگذارید مزه شما را راهنمای شما باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When selecting boots, fine, quality leather will be a wise investment.
[ترجمه گوگل]هنگام انتخاب چکمه، چرم خوب و باکیفیت سرمایه گذاری عاقلانه ای خواهد بود
[ترجمه ترگمان]زمانی که انتخاب پوتین، خوب است، چرم باکیفیت یک سرمایه گذاری عاقلانه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A panel of judges is now selecting the finalists.
[ترجمه گوگل]اکنون هیئت داوران در حال انتخاب فینالیست ها هستند
[ترجمه ترگمان]یک هیات از قضات در حال حاضر انتخاب کنندگان نهایی را انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I am carefully selecting the breeding stock.
[ترجمه گوگل]من با دقت در حال انتخاب سهام پرورشی هستم
[ترجمه ترگمان]من با احتیاط سهام پرورش ماهی را انتخاب می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Benson took great care in selecting breeding stock .
[ترجمه گوگل]بنسون در انتخاب جوجه‌های پرورش دقت زیادی کرد
[ترجمه ترگمان]بنسون برای انتخاب سهام پرورش، اهمیت زیادی قائل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I could not open an application by selecting an icon and double-clicking.
[ترجمه گوگل]با انتخاب یک نماد و دوبار کلیک کردن نتوانستم یک برنامه را باز کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانستم با انتخاب یک آیکون و دوبار کلیک کردن یک برنامه را باز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dawkins assumes that natural selection will do this selecting job.
[ترجمه گوگل]داوکینز فرض می کند که انتخاب طبیعی این کار انتخاب را انجام خواهد داد
[ترجمه ترگمان]داوکینز قبول می کند که انتخاب طبیعی این کار را انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By selecting Tadchester as one of the new Development Zones the government plans to encourage new industry in the area.
[ترجمه گوگل]با انتخاب تادچستر به عنوان یکی از مناطق توسعه جدید، دولت قصد دارد صنعت جدید را در این منطقه تشویق کند
[ترجمه ترگمان]دولت با انتخاب Tadchester به عنوان یکی از مناطق جدید توسعه، در نظر دارد تا صنعت جدید را در این منطقه تشویق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Accordingly, curriculum development involves specifying educational goals and selecting appropriate learning contexts in which those goals can be pursued.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، توسعه برنامه درسی مستلزم مشخص کردن اهداف آموزشی و انتخاب زمینه های یادگیری مناسب است که در آن می توان آن اهداف را دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، توسعه برنامه درسی شامل مشخص کردن اهداف آموزشی و انتخاب زمینه های یادگیری مناسب است که در آن اهداف می توانند دنبال شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After selecting a suitable site, the mite will use its mouth parts and its four front legs.
[ترجمه گوگل]بعد از انتخاب محل مناسب، کنه از قسمت های دهان و چهار پای جلویی خود استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]بعد از انتخاب محل مناسب، the از بخش های دهان و چهار پای جلویی آن استفاده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The second factor was the need for selecting a date when there would be adequate moon-light to facilitate night movements.
[ترجمه گوگل]عامل دوم، نیاز به انتخاب تاریخی بود که در آن نور ماه کافی برای تسهیل حرکات شبانه وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]عامل دوم نیاز به انتخاب یک تاریخ زمانی بود که نور ماه کافی برای تسهیل جنبش های شبانه وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گزیدن (اسم)
selecting

گزیننده (صفت)
selective, selecting

تخصصی

[کامپیوتر] انتخاب ؛ گزیننده ؛ گزیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس