seismological

جمله های نمونه

1. Using the seismological topologic prognostic approach, this paper tentatively evaluates the long-term seismic tendency for north China areas.
[ترجمه گوگل]با استفاده از رویکرد پیش‌آگهی توپولوژیک لرزه‌شناختی، این مقاله به طور آزمایشی تمایل لرزه‌ای بلندمدت را برای مناطق شمال چین ارزیابی می‌کند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش تشخیصی topologic seismological، این مقاله به طور آزمایشی گرایش لرزه ای بلند مدت برای مناطق شمال چین را ارزیابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There were 305 seismological monitoring stations and 35 remote monitoring network stations.
[ترجمه گوگل]305 ایستگاه پایش لرزه نگاری و 35 ایستگاه شبکه پایش از راه دور وجود داشت
[ترجمه ترگمان]تعداد ۳۰۵ ایستگاه نظارتی زلزله و ۳۵ ایستگاه کنترل از راه دور وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Fourier amplitude spectrum used in a seismological model can be expressed as a product of source spectrum, propagation path factor and site effect in frequency domain.
[ترجمه گوگل]طیف دامنه فوریه مورد استفاده در یک مدل لرزه‌شناسی را می‌توان به‌عنوان محصول طیف منبع، ضریب مسیر انتشار و اثر مکان در حوزه فرکانس بیان کرد
[ترجمه ترگمان]طیف فرکانس فوریه مورد استفاده در یک مدل زمین لرزه شناسی می تواند به عنوان محصولی از طیف منبع، عامل مسیر انتشار و تاثیر سایت در حوزه فرکانس بیان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. According to these anomalies Seismological Bureau of Tangshan City gave this earthquake a successful imminent prediction.
[ترجمه گوگل]با توجه به این ناهنجاری ها، اداره لرزه نگاری شهر تانگشان این زمین لرزه را پیش بینی قریب الوقوع موفقی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به این ناهنجاری، اداره هواشناسی شهر Tangshan این زلزله را یک پیش بینی موفقیت آمیز قریب الوقوع انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A spokesman for the provincial seismological bureau told Xinhua more people were feared injured or dead.
[ترجمه گوگل]سخنگوی اداره لرزه نگاری استانی به شین هوا گفت بیم آن می رود که افراد بیشتری مجروح یا کشته شوند
[ترجمه ترگمان]یک سخنگوی اداره لرزه نگاری استانی به خبرگزاری شین هوا گفت که افراد بیشتری از زخمی شدن یا کشته شدن می ترسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Vidale says scientists will be scrutinizing Japan's seismological data in the days leading up to the quake for patterns or foreshocks that could predict future quakes.
[ترجمه گوگل]ویداله می‌گوید دانشمندان داده‌های لرزه‌شناسی ژاپن را در روزهای منتهی به زمین لرزه برای الگوها یا پیش لرزه‌هایی که می‌توانند زمین‌لرزه‌های آینده را پیش‌بینی کنند، بررسی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]Vidale می گوید که دانشمندان در روزه ای منتهی به زلزله برای الگوها یا foreshocks که ممکن است زلزله آینده را پیش بینی کنند، داده های زلزله ژاپن را بررسی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. China's Seismological Bureau said the quake affected more than half the country's provinces and municipalities.
[ترجمه گوگل]اداره لرزه نگاری چین اعلام کرد این زمین لرزه بیش از نیمی از استان ها و شهرداری های این کشور را تحت تاثیر قرار داده است
[ترجمه ترگمان]اداره لرزه نگاری چین گفته است که این زلزله بیش از نیمی از استان های کشور و شهرداری ها را تحت تاثیر قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He said, Beijing has over 30 seismological observation stations spread through 18 districts and counties.
[ترجمه گوگل]وی گفت، پکن بیش از 30 ایستگاه رصد لرزه‌شناسی دارد که در 18 منطقه و شهرستان پخش شده‌اند
[ترجمه ترگمان]وی گفت، پکن بیش از ۳۰ ایستگاه مشاهده زمین لرزه شناسی در ۱۸ ناحیه و بخش را در اختیار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This estimation relied on seismological techniques measuring the first seismic waves recorded, a method that lends itself to underestimation when a quake exceeds a magnitude of
[ترجمه گوگل]این تخمین متکی بر تکنیک‌های لرزه‌شناختی است که اولین امواج لرزه‌ای ثبت‌شده را اندازه‌گیری می‌کند، روشی که زمانی که بزرگی زمین‌لرزه‌ای بیش از ریشتر است، دست‌کم‌گرفته می‌شود
[ترجمه ترگمان]این تخمین مبتنی بر تکنیک های لرزه نگاری است که نخستین امواج لرزه ای ثبت شده را اندازه گیری می کنند، روشی که زمانی که زلزله از مقدار بزرگی تجاوز می کند، خود را ناچیز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The No. 1 seismological observation well in Xinying is the largest artesian thermal-water well in North China.
[ترجمه گوگل]چاه رصدی لرزه نگاری شماره 1 در Xinying بزرگترین چاه آب حرارتی آرتزین در شمال چین است
[ترجمه ترگمان]زلزله شماره ۱ زلزله seismological در Xinying بزرگ ترین چاه حرارتی است که در شمال چین قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For further analysis of seismological interest, specific symmetries of the media need to be considered.
[ترجمه گوگل]برای تجزیه و تحلیل بیشتر از علایق لرزه‌شناسی، باید تقارن‌های خاصی از رسانه‌ها در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]برای تجزیه و تحلیل بیشتر مورد نظر زلزله شناسی، symmetries خاص از رسانه ها باید در نظر گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bang'lazhang is designated as the "Earthquake Observation Point of Dynamic Conditions of Ground Water" by Yunnan Seismological Bureau.
[ترجمه گوگل]Bang'lazhang به عنوان "نقطه رصد زلزله شرایط دینامیکی آب های زیرزمینی" توسط اداره لرزه نگاری یوننان تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]lazhang با عنوان \"نقطه مشاهده زمین لرزه شرایط دینامیکی آب زمین\" توسط اداره لرزه نگاری Yunnan شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this article we have made analyses and comparisons of synchronized data from an extensometer and a 4-component borehole strainmeter at Yingkou seismological station.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ما به تجزیه و تحلیل و مقایسه داده‌های همگام از یک کشش سنج و یک فشارسنج گمانه 4 جزیی در ایستگاه لرزه‌نگاری Yingkou پرداخته‌ایم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما تجزیه و تحلیل و مقایسه داده های همزمان از یک extensometer و یک حلقه چاه ۴ جزیی در ایستگاه لرزه نگاری Yingkou را انجام داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the study of earthquakes and related phenomena

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم seism
📌 این ریشه، معادل "shake" و "earthquake" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "shake" یا "earthquake" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 seismic: relating to earth ‘shakes’
🔘 seismology: the study of earth ‘shakes’
🔘 seismograph: an instrument that records earth ‘shakes’
🔘 seismogram: the written record of an earth ‘shake’
🔘 seismologist: a scientist who studies earth ‘shakes’

لرزه نگاری

بپرس