seer

/ˈsiːr//sɪə/

معنی: پیش بینی کننده، غیب گو، بیننده، پیغمبر
معانی دیگر: بینا، غیب بین، (یکان وزن در هند و ایران و چند کشور مجاور - در هند برابر است با 2/06 پوند یا 0/933 کیلوگرم) سیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone who predicts the future, esp. by supernatural means; prophet.
مترادف: augur, fortuneteller, prophet, prophetess, soothsayer, visionary
مشابه: clairvoyant, foreseer, oracle, psychic

(2) تعریف: someone thought to be exceptionally wise.
مترادف: oracle, sage
مشابه: guru, master, mentor

(3) تعریف: one who sees.
مشابه: beholder, observer, perceiver

جمله های نمونه

1. Many hailed him as a seer, who understood his nation's innermost hopes and fears.
[ترجمه گوگل]بسیاری او را به‌عنوان بیننده‌ای تحسین می‌کردند که عمیق‌ترین امیدها و ترس‌های ملتش را درک می‌کرد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از او به عنوان یک seer که درونی ترین امیدها و ترس های کشورش را درک کرده بودند، او را مورد ستایش قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The seer was ready with his answer.
[ترجمه گوگل]بینا با پاسخ خود آماده شد
[ترجمه ترگمان]پیشگو با جوابش آماده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A seer was troubled when he became famous and the people started to throng to him.
[ترجمه گوگل]زمانی که بیننده ای مشهور شد، مضطرب شد و مردم به سوی او هجوم آوردند
[ترجمه ترگمان]یک غیب گو وقتی مشهور شد که او مشهور شد و مردم شروع به هجوم به او کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Another seer who forecast a Tory majority - without compromising his impartiality - was Sir Robin Day.
[ترجمه گوگل]پیشگویی دیگری که اکثریت محافظه‌کاران را پیش‌بینی می‌کرد - بدون اینکه بی‌طرفی او به خطر بیفتد - سر رابین دی بود
[ترجمه ترگمان]یک seer دیگر که اکثریت حزب محافظه کار را پیش بینی می کند - بدون این که بی طرفی خود را به خطر بیاندازد - روز رابین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Finally in frame 5 the seer displays his necromantic skills, conjuring up the ghosts of dead American soldiers (or demons bent on deception).
[ترجمه گوگل]سرانجام در قاب 5، بیننده مهارت‌های نکرومانتیک خود را به نمایش می‌گذارد و ارواح سربازان آمریکایی مرده (یا شیاطین خمیده به فریب) را به تصویر می‌کشد
[ترجمه ترگمان]بالاخره در چارچوب پنج the مهارت necromantic را به نمایش می گذارد و روح سربازهای مرده آمریکایی را زنده می کند (یا شیاطین مرده را فریب می دهند)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That seer is famous for his theory.
[ترجمه گوگل]آن پیشگو به دلیل نظریه اش مشهور است
[ترجمه ترگمان]اون غیب گو به خاطر his مشهوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A seer gazes intently into a crystal ball before him.
[ترجمه گوگل]یک بیننده با دقت به یک توپ کریستالی در مقابل خود خیره می شود
[ترجمه ترگمان]یک پیشگو با دقت به گوی بلورین قبل از او زل می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With an open software architecture, SEER enables individual organizations to refine their estimation tools by extending native Knowledge Bases with organization-specific project data.
[ترجمه گوگل]با معماری نرم‌افزار باز، SEER سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا ابزارهای برآورد خود را با گسترش پایگاه‌های دانش بومی با داده‌های پروژه خاص سازمان اصلاح کنند
[ترجمه ترگمان]seer با یک معماری نرم افزار آزاد، سازمان ها را قادر می سازد تا ابزارهای ارزیابی خود را با گسترش پایه های دانش بومی با داده های پروژه خاص سازمان اصلاح کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A Seer, one who possesses the Inner Eye, doesn't seem to have control over their Seeing.
[ترجمه گوگل]یک بیننده، کسی که دارای چشم درونی است، به نظر نمی رسد کنترلی بر دید خود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک Seer که صاحب چشم درونی است، به نظر نمی رسد که کنترل آن ها را در دست داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A wizard with this gift is called a Seer.
[ترجمه گوگل]جادوگری با این موهبت، پیشگو نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]جادوگری با این موهبت به نام پیشگو نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Design: Cases of oral tongue and glottic SCCA in black patients or white patients were extracted from the Sureillance, Epidemiology, and End Results (SEER) database (years 1988–200.
[ترجمه گوگل]طرح: موارد زبان دهان و SCCA گلوت در بیماران سیاه پوست یا بیماران سفیدپوست از پایگاه داده Sureillance، Epidemiology و End Results (SEER) (سال‌های 1988-200) استخراج شد
[ترجمه ترگمان]طراحی: مواردی از زبان شفاهی و glottic SCCA در بیماران سیاه پوست و یا بیماران سفیدپوست از پایگاه اطلاعاتی Sureillance، اپیدمیولوژی، و End نتایج (seer)(سال های ۱۹۸۸ - ۲۰۰)استخراج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was considered a seer and a prophet.
[ترجمه گوگل]او را بصیر و پیامبر می دانستند
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه پیشگو و یه پیامبر شناخته شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was a New England seer and seeker.
[ترجمه گوگل]او بینا و سالک نیوانگلند بود
[ترجمه ترگمان]جوینده و جستجوگر جدید انگلستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش بینی کننده (اسم)
anticipant, seer

غیب گو (اسم)
python, augur, seer, delphic oracle, haruspex, necromancer, delphian oracle

بیننده (اسم)
seer, bystander, viewer, spectator, looker on

پیغمبر (اسم)
seer, prophet

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Seasonal Energy Efficiency Ratio
موضوع: عمومی
نسبت راندمان انرژی فصلی

انگلیسی به انگلیسی

• one who sees; prophet, fortuneteller, soothsayer
a seer is a person who tells people what will happen in the future; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

آینده بین - اهل بصیرت - بصیر - نهان بین - دیده ور
A person who says he or she can see what will happen in the future
پیشگو، طالع بین
مثال؛
The seer predicted that there would be a major earthquake in the city.
In a discussion about supernatural abilities, someone might say, “Seers are said to have a heightened sense of intuition. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A person seeking guidance might ask, “Can the seer tell me what my future holds?”

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/seer
پیشگو
بینا

بپرس