seeker

/ˈsiːkər//ˈsiːkə/

معنی: جویا، جستجو کننده
معانی دیگر: پویا

جمله های نمونه

1. he is a status seeker
او جاه طلب است.

2. He was a seeker for truth.
[ترجمه گوگل]او جوینده حقیقت بود
[ترجمه ترگمان]او یک جوینده حقیقت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I am a seeker after truth.
[ترجمه گوگل]من جوینده حقیقت هستم
[ترجمه ترگمان]من دنبال حقیقت هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Arrested for attending Quaker and Seeker meetings, he was excused by a judge who noted his fine dress.
[ترجمه گوگل]او که به دلیل شرکت در جلسات Quaker و Seeker دستگیر شد، توسط قاضی که به لباس زیبایش اشاره کرد، معاف شد
[ترجمه ترگمان]او که به خاطر شرکت در جلسات Quaker و جستجوگر دستگیر شده بود، از یک قاضی که متوجه لباس زیبایش شده بود عذر خواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He made the opponent a fellow seeker after truth.
[ترجمه گوگل]حریف را جوینده حقیقت ساخت
[ترجمه ترگمان]او حریف را به دنبال حقیقت تعقیب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I do not believe that the genuine asylum seeker will be treated fairly.
[ترجمه گوگل]من باور ندارم که با پناهجوی واقعی منصفانه رفتار شود
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم که این جستجوگر واقعی به طور عادلانه رفتار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What he is not is a publicity seeker.
[ترجمه گوگل]چیزی که او نیست تبلیغ طلب است
[ترجمه ترگمان]چیزی که او به دنبال آن نیست یک جوینده تبلیغاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Take the real-life example of a job seeker whose ex-boss blackballed him.
[ترجمه گوگل]مثال واقعی یک جویای کار را که رئیس سابق او را گلوله سیاه کرده است، در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]مثال واقعی یک جوینده کار را در نظر بگیرید که رئیس سابق او را اخراج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is assumed that the asylum seeker will receive that notification the day after it is posted.
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که پناهجو آن اعلان را روز بعد از ارسال آن دریافت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]فرض می شود که جوینده پناهندگی آن اطلاع را روز بعد از ارسال آن دریافت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That makes her wonder if the job seeker pays attention to detail.
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که او تعجب کند که آیا کارجو به جزئیات توجه می کند یا خیر
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود تعجب کند که آیا جویندگان کار به جزئیات توجه می کنند یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. No seeker after truth should doubt that his daily bread will be provided.
[ترجمه گوگل]هیچ جوینده حقیقت نباید شک کند که نان روزانه اش تامین می شود
[ترجمه ترگمان]هیچ فرد جستجوگر نمی تواند شک کند که نان روزانه او تامین خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A job seeker used that tactic when he made a call to Miller recently.
[ترجمه گوگل]یک جوینده کار وقتی اخیراً با میلر تماس گرفت از این تاکتیک استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]جستجوگر شغلی که به تازگی با میلر تماس گرفته بود اخیرا از این تاکتیک استفاده کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Clause 7 raises the question whether the asylum seeker wishes to submit any variation or amplification of the notice of appeal.
[ترجمه گوگل]بند 7 این سوال را مطرح می کند که آیا پناهجو مایل به ارائه هرگونه تغییر یا تشدید اخطار تجدیدنظر است یا خیر
[ترجمه ترگمان]بند ۷ این سوال را مطرح می کند که آیا متقاضی پناهندگی می خواهد هرگونه تغییر یا تقویت اعلامیه درخواست را ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To the persistent seeker the Bible yields more and more of its riches.
[ترجمه گوگل]به جوینده پیگیر، کتاب مقدس هر چه بیشتر از ثروت خود را به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]برای جویندگان سرسخت کتاب مقدس بیش از پیش ثروت خود را به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In infrared homing seeker of single channel-controlled air defense missile, the hardware devices such as gyro and so on were used to solve the coupling problem of imaging rotation.
[ترجمه گوگل]در جستجوگر فروسرخ فروسرخ موشک پدافند هوایی با کنترل تک کانال، از دستگاه های سخت افزاری مانند ژیروسکوپ و غیره برای حل مشکل جفت چرخش تصویربرداری استفاده شد
[ترجمه ترگمان]در جستجوگر مادون قرمز یک موشک دفاع هوایی تک کاناله، ابزارهای سخت افزاری مانند ژیرو و غیره برای حل مساله جفت سازی چرخش تصویر استفاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جویا (اسم)
aspirant, seeker

جستجو کننده (اسم)
seeker, snoop, tracer, quester, searcher, snooker

تخصصی

[برق و الکترونیک] جستجوگر - جستجو گر موشک یا وسیله ی دیگری که هدف خود را با جستجوی حرارت، نور، امواج رادیویی، صدا یا تابشهای دیگر گسیل شده از هدف می یابد .

انگلیسی به انگلیسی

• one who goes in search of, one who looks for; one who tries to discover; requester, one who tries to obtain

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : seek
✅️ اسم ( noun ) : seeking / seeker
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
✅ پسوند ( suffix ) : seeking -
Seekers
رهپویان. . .
پویندگان راه. . .
جوینده
seeker ( علوم نظامی )
واژه مصوب: جست‏وجوگر 1
تعریف: دستگاه یا حسگری که در کلاهک موشک قرار دارد و هدف را جست‏وجو می‏کند
سالک، رهرو

بپرس