seeing that


چونکه، حالاکه

جمله های نمونه

1. I can't forbid you / your seeing that man again.
[ترجمه مبینا ناعمی] من نمی توانم شما را از دیدار با آن مرد منع کنم
|
[ترجمه گوگل]من نمی توانم شما را منع کنم / دوباره آن مرد را ببینید
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم تو را از دیدن این مرد منع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Seeing that he could not carry out his plan,he flung up his cards.
[ترجمه مبینا ناعمی] از آنجا که نتوانست نقشه اش را عملی کند، کارتهایش را پرت کرد.
|
[ترجمه گوگل]او که دید نمی تواند نقشه اش را عملی کند، کارت هایش را پرت کرد
[ترجمه ترگمان]چون دید که نمی تواند نقشه اش را اجرا کند، ورق ها را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I don't want to miss seeing that film on television tonight.
[ترجمه مبینا ناعمی] نمی خواهم تماشای فیلم تلویزیونی امشب را از دست بدهم
|
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم امشب آن فیلم را در تلویزیون ببینم
[ترجمه ترگمان]دلم نمی خواهد امشب فیلم دیدن فیلم را از دست بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Seeing that he's been off sick all week he's unlikely to come.
[ترجمه مبینا ناعمی] باتوجه به اینکه او تمام طول هفته بیمار بوده، بعید است بیاید.
|
[ترجمه گوگل]با دیدن اینکه او تمام هفته مریض بوده، بعید است که بیاید
[ترجمه ترگمان]با دیدن اینکه او تمام هفته را مریض بوده، بعید است که بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The head groom is responsible for seeing that Milton and his stablemates have safe journeys.
[ترجمه مبینا ناعمی] کارفرما در برابر امنیت میلتون و همراهانش مسئول است. / کارفرما وظیفه دارد امنیت میلتون و همراهانش را در سفر تأمین کند.
|
[ترجمه گوگل]داماد سر مسئول این است که ببیند میلتون و همپایانش سفرهای امنی دارند
[ترجمه ترگمان]سر پیشخدمت مسئول دیدن آن است که میلتون و stablemates سفره ای امنی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Seeing that he's ill, he's unlikely to come.
[ترجمه گوگل]با دیدن اینکه او مریض است، بعید است که بیاید
[ترجمه ترگمان]با دیدن اینکه مریض شده، بعید است که بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Seeing that the story had given offence to some people,he attempted to pass it off with a joke.
[ترجمه مبینا ناعمی] از آنجا که در داستان به برخی افراد توهین شده بود، او سعی کرد آن را با شوخی ماست مالی کند
|
[ترجمه گوگل]او که دید این داستان باعث رنجش عده‌ای شده است، سعی کرد آن را با شوخی منتقل کند
[ترجمه ترگمان]چون دریافت که این داستان به برخی از مردم اهانت شده است، سعی کرد با یک شوخی آن را کنار بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Seeing that stately building on a hill and knowing the respirator center was on the back with the water view heartened me.
[ترجمه گوگل]دیدن آن ساختمان باشکوه بر روی یک تپه و دانستن اینکه مرکز تنفسی در پشت آن با منظره آب قرار دارد، دلم را به وجد آورد
[ترجمه ترگمان]دیدن این ساختمان باشکوه بر روی یک تپه و دانستن مرکز ماسک اکسیژن در پشت با نمای آبی، مرا دلگرم ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We shall be seeing that the complex numbers that we must use at the quantum level are closely related to classical probabilities.
[ترجمه گوگل]خواهیم دید که اعداد مختلط که باید در سطح کوانتومی استفاده کنیم، ارتباط نزدیکی با احتمالات کلاسیک دارند
[ترجمه ترگمان]ما خواهیم دید که اعداد مختلط که باید در سطح کوانتومی از آن استفاده کنیم، کاملا با احتمالات کلاسیک مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But after seeing that motor cyclist, she may need a protector.
[ترجمه گوگل]اما پس از دیدن آن موتورسوار، ممکن است نیاز به محافظ داشته باشد
[ترجمه ترگمان]اما بعد از دیدن آن دوچرخه سوار، ممکن است به محافظ نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We shall be seeing that quantum effects can occur over distances of many metres, or even light years.
[ترجمه گوگل]خواهیم دید که اثرات کوانتومی می تواند در فواصل چند متری یا حتی سال نوری رخ دهد
[ترجمه ترگمان]ما خواهیم دید که اثرات کوانتومی می تواند در فواصل بسیاری از متر یا حتی چند سال نوری رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was pure luck, my seeing that notice of your concert.
[ترجمه گوگل]این یک شانس محض بود، من متوجه کنسرت شما شدم
[ترجمه ترگمان]این شانس خالص بود، چون می دیدم که توجه به کنسرت شما جلب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Seeing that advertisement in the paper was a lucky break for me.
[ترجمه گوگل]دیدن آن آگهی در روزنامه برای من خوش شانسی بود
[ترجمه ترگمان]دیدن این آگهی در روزنامه شانس خوبی برای من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Himes endured the deeper frustration of seeing that the more was not for him.
[ترجمه گوگل]هیمز ناامیدی عمیق‌تری را تحمل کرد که می‌دید بیشتر برای او نیست
[ترجمه ترگمان]himes سرخوردگی عمیق تری را تحمل کرد که متوجه شد دیگر برای او نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• given that, the evidence shows that

پیشنهاد کاربران

با توجه به این که
seeing that
Considering ( whatever is stated after "that" ) .
Seeing that it's pouring rain and all, how about we reschedule the picnic?
چرا که، زیرا که
To give a reason for a certain situation we use 'seeing that, seeing as, as, because, since' clause.
از آنجا که

بپرس