معنی: از کار افتاده، تخمی، تخم دار، بتخم افتادهمعانی دیگر: فرسوده، عمر خود را کرده، رو به ویرانی، مخروبه، پردانه، پرتخم، دارای تخم بسیار، رسیده (به مرحله ی تخم آوری)، به تخم نشسته، (شیشه) حبابک دار، دانه دار، مندرس
- The elevator in the seedy hotel was out of order, and the halls were lit by single hanging light bulbs.
[ترجمه گوگل] آسانسور در هتل غلیظ از کار افتاده بود و سالن ها با یک لامپ آویزان روشن می شدند [ترجمه ترگمان] آسانسور در هتل seedy از نظم خارج بود، و راهروها با چراغ های آویخته روشن روشن شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3)تعریف: containing many seeds.
- a seedy watermelon
[ترجمه گوگل] یک هندوانه دانه دار [ترجمه ترگمان] یک هندوانه کثیف [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. a row of seedy houses
یک ردیف خانه های رنگ و رو رفته
2. Frank ran dodgy errands for a seedy local villain.
[ترجمه گوگل]فرانک برای یک شرور محلی بدسرپرست کارهای بد انجام داد [ترجمه ترگمان]فرانک برای یه آدم جنایتکار، یه ماموریت بد انجام داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The grapes are delicious but very seedy.
[ترجمه ساسان] انگور خوشمزه است اما تخم زیادی دارد.
|
[ترجمه گوگل]انگور خوشمزه است اما بسیار دانه دار است [ترجمه ترگمان]انگور خوش مزه است اما خیلی کهنه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We were staying in a seedy hotel close to the red light district.
[ترجمه الهام اسلامی] ما در یک هتل کهنه نزدیک یک خیابان پر از کلوب های شبانه اقامت داشتیم
|
[ترجمه گوگل]ما در هتلی نزدیک به منطقه چراغ قرمز اقامت داشتیم [ترجمه ترگمان]ما در یک هتل کهنه نزدیک به ناحیه نور قرمز اقامت داشتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The area has a very seedy look to it.
[ترجمه گوگل]این منطقه ظاهر بسیار خاکی دارد [ترجمه ترگمان]این منطقه یک ظاهر کهنه و کهنه دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The book includes some memorably seedy characters and scabrous descriptions.
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل برخی از شخصیتهای به یاد ماندنی و توصیفهای کثیف است [ترجمه ترگمان]این کتاب شامل تعدادی از شخصیت های seedy و scabrous است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There'd be a seedy little office somewhere with a phone number given only to those in the know.
[ترجمه گوگل]در جایی دفتر کوچکی وجود دارد که شماره تلفن آن فقط به آنهایی داده می شود که می دانند [ترجمه ترگمان]جایی در یک دفتر کوچک و seedy وجود داشت که فقط با شماره تلفن آن ها را به آن جا داده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And the musician himself was as seedy as his surroundings - unshaven and obviously drinking too much.
[ترجمه گوگل]و خود نوازنده به اندازه محیط اطرافش پرخاشگر بود - تراشیده نشده و آشکارا بیش از حد مشروب مینوشید [ترجمه ترگمان]و این موسیقی دان که خود موسیقی دان بود، اصلاح صورت نتراشیده بود و مسلما مشروب می خورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Swallow looks tired and careworn and slightly seedy.
[ترجمه گوگل]پرستو خسته و فرسوده و کمی کثیف به نظر می رسد [ترجمه ترگمان]پرستو به نظر خسته و غمگین به نظر می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We were staying in a seedy hotel in San Francisco close to the red light district.
[ترجمه گوگل]ما در هتلی در سانفرانسیسکو نزدیک به منطقه چراغ قرمز اقامت داشتیم [ترجمه ترگمان]ما در یک هتل کهنه در سانفرانسیسکو در نزدیکی منطقه نور قرمز اقامت داشتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I spotted a seedy little store, pulled over when I could, and quickly hopped out.
[ترجمه گوگل]فروشگاه کوچکی را دیدم، تا جایی که میتوانستم آن را کنار زدم و سریع بیرون آمدم [ترجمه ترگمان]یک مغازه کوچک و seedy پیدا کردم و وقتی توانستم آن را کنار کشیدم و به سرعت از آنجا بیرون پریدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The play is set in a seedy northern beauty contest, which gives Paula the chance to use her original Mancunian accent.
[ترجمه گوگل]این نمایشنامه در یک مسابقه زیبایی در شمال می گذرد که به پائولا این شانس را می دهد که از لهجه اصلی مانکونیایی خود استفاده کند [ترجمه ترگمان]این نمایش در یک مسابقه زیبایی در شمال شرقی قرار دارد که به او فرصت استفاده از لهجه original را می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Most of them were so seedy he began to have doubts about the efficacy of his chosen sport.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها به قدری بدبین بودند که در مورد کارایی ورزش انتخابی خود تردید داشت [ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها به قدری محقر بودند که نسبت به تاثیر ورزش منتخب خود تردید داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She had barely recognized their cool, urbane general manager in the seedy, vengeful man who had made such wild accusations.
[ترجمه گوگل]او به سختی مدیر کل خونسرد و شهرنشین آنها را در مرد کینه توز و انتقام جو که چنین اتهامات وحشیانه ای مطرح کرده بود، تشخیص داده بود [ترجمه ترگمان]او به زحمت توانست مدیر کل و مودب و خشن آن ها را که چنین اتهامات وحشیانه ای را مرتکب شده بود، تشخیص دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His only modest joy in life comes from playing trombone with a third-rate jazz band in a seedy neighborhood pub.
[ترجمه گوگل]تنها شادی متوسط او در زندگی ناشی از نواختن ترومبون با یک گروه موسیقی جاز درجه سه در یک میخانه محلهای غمگین است [ترجمه ترگمان]تنها شادی متوسط او در زندگی از ترومبون playing با یک گروه موسیقی جاز سوم در یک میخانه seedy است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
از کار افتاده (صفت)
obsolete, effete, down, kaput, seedy, sear, hors de combat, washed-out
تخمی (صفت)
seedy, germinal, spermatic, ovular
تخم دار (صفت)
seedy, seminiferous
به تخم افتاده (صفت)
seedy
انگلیسی به انگلیسی
• full of seeds; shabby, unkempt, disheveled; dilapidated, squalid; unwell, feeling weak or ill a seedy person or place is untidy, shabby, and unpleasant.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: In a poor condition; shabby or dilapidated 🌆 🔍 مترادف: Shabby ✅ مثال: The seedy motel was far from the luxurious accommodations they expected.
محقّر
seedy - looking: کر و کثیف، بدنام
یه جا دیدم برای فحش استفاده شده بود به معنی همون شخمی
۱. تخمی ( دارای تخم و هسته مثل گیاه ) ۲. تخمی ( پیس - کثیف - داغون - بدنام ) - حال بهم زن و چرک ۳. مشکوک - بدنام shady ۴. فوق العاده کسل و بی حال و خسته ناشی از کمبود خواب یا ناشی از مواد و مشروب hungover . 🔺️Dirty. Something filthy. Someone filthy. That is one seedy hoe!