seeding

جمله های نمونه

1. One year's seeding makes seven years weeding.
[ترجمه گوگل]کاشت یک سال باعث وجین هفت ساله می شود
[ترجمه ترگمان]seeding یک ساله هفت سال وجین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The motorist was fined for seeding.
[ترجمه گوگل]راننده به دلیل بذرپاشی جریمه شد
[ترجمه ترگمان]راننده برای کشت پنبه جریمه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An automatic control seeding system for precise seeder is designed with the technology of computer control.
[ترجمه گوگل]یک سیستم بذرکاری کنترل خودکار برای بذرپاشی دقیق با تکنولوژی کنترل کامپیوتری طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم رده بندی خودکار کنترل برای seeder دقیق با تکنولوژی کنترل کامپیوتر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The magnetic seeding element has the advantages of lowering magnetic leakage and improving magnetic-field strength and magnetic energy utilization of magnetic end faces thereof.
[ترجمه گوگل]عنصر کاشت مغناطیسی دارای مزایای کاهش نشت مغناطیسی و بهبود قدرت میدان مغناطیسی و استفاده از انرژی مغناطیسی از سطوح انتهایی مغناطیسی آن است
[ترجمه ترگمان]عنصر رده بندی مغناطیسی دارای مزایای کاهش نشت مغناطیسی و بهبود مقاومت میدان مغناطیسی و استفاده از انرژی مغناطیسی با آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Are we going to be fighting for playoff seeding in April only to have Yi bricking shots while a CBA representative sits on the sidelines working his stopwatch?
[ترجمه گوگل]آیا قرار است در ماه آوریل برای صعود به مرحله پلی آف بجنگیم فقط برای اینکه یی شوت های آجری داشته باشیم در حالی که یک نماینده CBA در حاشیه نشسته و با کرونومتر خود کار می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما قصد داریم در ماه آوریل در حالی که یک نماینده حسابرسی مبتنی بر جامعه در حاشیه کار stopwatch مشغول کار است، برای کشت مجدد مبارزه کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. P2P direct seeding and video share photograph comparing, different point depends on: Client end can lock up calm user, increase an user agglutinant, save server bandwidth.
[ترجمه گوگل]بذر مستقیم P2P و مقایسه عکس به اشتراک گذاری ویدئو، نقطه متفاوتی بستگی به این دارد: پایان مشتری می تواند کاربر آرام را قفل کند، میزان چسبندگی کاربر را افزایش دهد، پهنای باند سرور را ذخیره کند
[ترجمه ترگمان]رده بندی مستقیم P۲P و تصویر اشتراک ویدیو با مقایسه، نقطه مختلف به آن بستگی دارد: انتهای مشتری می تواند یک کاربر آرام را قفل کند، an کاربر را افزایش دهد، پهنای باند سرور را حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The application of magnetic seeding separation process in refining kaolinite containing coal has been studied.
[ترجمه گوگل]کاربرد فرآیند جداسازی بذر مغناطیسی در پالایش کائولینیت حاوی زغال سنگ مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]کاربرد فرآیند جداسازی مغناطیسی در تصفیه kaolinite حاوی زغال سنگ مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gentleman, do you think dibble seeding what?
[ترجمه گوگل]آقا، به نظر شما dibble seding چیست؟
[ترجمه ترگمان]آقای محترم، شما فکر می کنید که زمین رو دفن کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To select degradable materials and best seeding method for tissue engineering blood vessel.
[ترجمه گوگل]هدف انتخاب مواد تجزیه پذیر و بهترین روش کاشت برای مهندسی بافت عروق خونی
[ترجمه ترگمان]هدف برای انتخاب مواد degradable و بهترین روش رده بندی برای رگ خونی مهندسی بافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The artificial rainmaking ( cloud seeding ) doesn't help much.
[ترجمه گوگل]باران مصنوعی (بارورسازی ابرها) کمک چندانی نمی کند
[ترجمه ترگمان]The مصنوعی (کشت ابر)به مقدار زیادی کمک نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aim To use the epiderm as the seeding cell in the skin tissue engineering, and choose the optimized conditions for the isolation and growth of human epidermal cells in culture.
[ترجمه گوگل]هدف استفاده از اپیدرم به عنوان سلول بذر در مهندسی بافت پوست و انتخاب شرایط بهینه برای جداسازی و رشد سلول‌های اپیدرمی انسانی در کشت
[ترجمه ترگمان]هدف استفاده از the به عنوان سلول رده بندی در مهندسی بافت پوست، و انتخاب شرایط بهینه برای جداسازی و رشد سلول های epidermal انسان در فرهنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Local recurrence may be owing to seeding within the distal urothelial tract, particularly in tumors with a configuration that is polypoid and which open into the bladder cavity.
[ترجمه گوگل]عود موضعی ممکن است به دلیل بذر در مجرای ادراری دیستال باشد، به ویژه در تومورهایی با پیکربندی پلیپویدی که به داخل حفره مثانه باز می شود
[ترجمه ترگمان]recurrence محلی ممکن است به خاطر seeding در ناحیه urothelial دور باشد، به خصوص در تومورهای با پیکربندی که polypoid است و حفره مثانه را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Numerous amusement network the global network synchronization direct seeding entire competition schedule.
[ترجمه گوگل]شبکه های تفریحی متعدد هماهنگ سازی شبکه های جهانی مستقیم بذر کل برنامه مسابقات
[ترجمه ترگمان]یک شبکه تفریحی متعدد، کل برنامه رقابت را با هم هماهنگ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In addition, the hygroscopic seeding of summertime convective clouds shows some promise to enhance rainfall.
[ترجمه گوگل]بعلاوه، بارور شدن ابرهای همرفتی تابستانی با رطوبت سنجی، نویدبخش افزایش بارندگی است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، the hygroscopic از ابره ای convective تابستانی برخی نوید برای افزایش بارش باران را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nowadays Moscow keeps practicing cloud seeding when the coming great events to be celebrated like Victory Day on the 9th of May demanding good weather.
[ترجمه گوگل]امروزه مسکو به تمرین بارورسازی ابرها ادامه می‌دهد، زمانی که رویدادهای بزرگ آینده مانند روز پیروزی در 9 مه جشن گرفته می‌شوند و هوای خوب می‌خواهند
[ترجمه ترگمان]امروزه، مسکو زمانی که رویداده ای بزرگ آینده مانند روز پیروزی در نهم ماه می که خواستار آب و هوای خوب می شوند، رده بندی ابری را به تمرین خود ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of sowing seeds, act of planting seeds
producing seeds, bearing seeds

پیشنهاد کاربران

دامپزشکی و علوم دامی
1 - گسترش، انتشار، پراکندگی ( پاتولوژی ) 2 - فرآیند القای تشکیل کریستال های یخ کوچک با لمس پایت حاوی رویان با پنس فوق سرد ( فناوری تولیدمثل )
۱. بنیان نهادن
آماده انجام و اجرا کردن
۲. دسته بندی کردن ) قرعه کشی ورزشی (
به عمق بردن
پخش کردن
پخش شدن
سیدینگ
چیدمان تیم ها یا سیدینگ یا سرگروه گذاری در اصطلاح ورزشی یعنی در هنگام برگزاری مسابقات و ترسیم جداول، می بایست شرکت کنندگان را طوری تقسیم و آرایش نمود تا تیم هایی که از نظر قدرت و مهارت تکنیکی در سطح عالی هستند در مراحل مقدماتی مسابقات با هم به رقابت نپردازند که در نهایت باعث حذف یکی از آنها شود.
...
[مشاهده متن کامل]

seeding ( ورزش )
واژه مصوب: بخت بندی 1
تعریف: ← بخت
دانه زدایی ( رفرنس: ترجمه ى کتاب لغات ضرورى تافل بارونز ) .
نهال
خیس شدن
باروری
مثال:
Cloud seeding
به معنی بارور کردن ابرها است

بپرس