seeder

/ˈsiːdər//ˈsiːdə/

معنی: بذر افشان، ماشین بذرپاش دستی، تخم پاش
معانی دیگر: (شخص یا دستگاه) بذرپاش، بذرکار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or machine that plants or scatters seeds.

(2) تعریف: a device for removing seeds, as from fruit.

جمله های نمونه

1. The kiss meant nothing to Mr Seeders.
[ترجمه گوگل]این بوسه برای آقای سیدرز معنایی نداشت
[ترجمه ترگمان]این بوسه برای آقای seeders هیچ مفهومی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That little Seeders has got a face like a dead potato!
[ترجمه گوگل]اون بذر کوچولو صورتش مثل سیب زمینی مرده است!
[ترجمه ترگمان]اون seeders کوچولو صورت یه سیب زمینی مرده داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An automatic control seeding system for precise seeder is designed with the technology of computer control.
[ترجمه گوگل]یک سیستم بذرکاری کنترل خودکار برای بذرپاشی دقیق با تکنولوژی کنترل کامپیوتری طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم رده بندی خودکار کنترل برای seeder دقیق با تکنولوژی کنترل کامپیوتر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A new corn zero tillage seeder with deep loosening and fertilization function, which can be used to seed corn in wheat corn plantation area, was developed.
[ترجمه گوگل]یک دستگاه بذر خاکورزی جدید ذرت با عملکرد سست کردن و کوددهی عمیق، که می تواند برای بذر ذرت در منطقه کشت ذرت گندم استفاده شود، توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]کشاورزی جدید کشاورزی بدون شخم زدن با شل شدن و تولید کود شیمیایی، که می تواند برای دانه ذرت در مزرعه گندم کشت گندم مورد استفاده قرار گیرد، توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Through vibration frequency spectrum analysisof no - tillage seeder in field, its vibration characteristics were obtained.
[ترجمه گوگل]از طریق آنالیز طیف فرکانس ارتعاش بذر بدون خاکورزی در مزرعه، مشخصات ارتعاشی آن به دست آمد
[ترجمه ترگمان]از طریق طیف فرکانس ارتعاش analysisof no در میدان، ویژگی های ارتعاشی آن به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The portable and pneumatic seeder is small in volume and is capable of being used portably and realizing the farmland seeding in hillside or foothill areas.
[ترجمه گوگل]بذرپاشی پرتابل و پنوماتیک حجم کمی دارد و قابلیت استفاده به صورت پرتابل و بذرکاری زمین های کشاورزی را در مناطق دامنه یا کوهپایه دارد
[ترجمه ترگمان]The قابل حمل و پنوماتیک در حجم کوچک است و قادر به استفاده از portably و تشخیص زمین های کشاورزی در مناطق کوهستانی یا کوهپایه ای می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rice aspirating precision seeder was design according to the technique of rice seedling growing in cupulate compartment tray which made of straw.
[ترجمه گوگل]دستگاه کاشت دقیق مکش برنج بر اساس تکنیک رشد نهال برنج در سینی محفظه ای که از کاه ساخته شده بود طراحی شد
[ترجمه ترگمان]کشش کشش برنج با توجه به روش of برنج در یک سینی cupulate که از کاه تشکیل یافته بود، طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This example focuses on the design seeder platoon of vehicles, fertilization devices, trenching vehicles structure.
[ترجمه گوگل]این مثال بر روی طراحی جوخه بذرپاشی وسایل نقلیه، دستگاه های بارورسازی، ساختار وسایل نقلیه ترانشه سازی تمرکز دارد
[ترجمه ترگمان]این مثال بر طراحی seeder بدنه خودرو، وسایل بارور سازی و ساختار وسایل نقلیه تاکید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The main products are wheat seeder, Fu Lung, tractor trailers, such as fighting.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی گندم بذر، فو لونگ، تریلر تراکتور، مانند مبارزه
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی عبارتند از: seeder گندم، فو ریه، trailers تراکتور، مانند جنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A seeder, cutting drying machines and their components.
[ترجمه گوگل]دستگاه بذرپاشی، دستگاه های خشک کن برش و اجزای آنها
[ترجمه ترگمان]A، ماشین های خشک کردن و اجزای آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The monitor system of precision seeder based on CAN - bus is proposed.
[ترجمه گوگل]سیستم مانیتور کاشت دقیق بر اساس CAN - bus پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]سیستم پایش دقیق seeder مبتنی بر باس CAN ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper reported the automatic monitoring equipment of working speed of seeder.
[ترجمه گوگل]این مقاله تجهیزات مانیتورینگ خودکار سرعت کار کاشت را گزارش می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به گزارش تجهیزات نظارت اتوماتیک سرعت کار of پرداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The air supply is a key link of the air seeder, and the soft tube is widely used in the air supplying of the seeding machine.
[ترجمه گوگل]منبع هوا یک پیوند کلیدی بذرپاش هوا است و لوله نرم به طور گسترده در تامین هوای دستگاه بذر استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تامین هوا یک پیوند کلیدی از the هوا است و این لوله نرم به طور گسترده در تامین هوای ماشین کاشت مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To get the first hand information about insemination of the first generation seeder, penman does dynamic insemination experiment on field.
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن اطلاعات دست اول در مورد تلقیح بذر نسل اول، penman آزمایش تلقیح پویا را در مزرعه انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]برای بدست آوردن اطلاعات دست اول درباره لقاح در نسل اول، penman یک آزمایش لقاح مصنوعی روی زمین انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بذر افشان (اسم)
sower, seeder, seedsman

ماشین بذر پاش دستی (اسم)
seeder

تخم پاش (اسم)
seeder

انگلیسی به انگلیسی

• one who sows seeds; device for removing seeds; plant that produces many seeds

پیشنهاد کاربران

بپرس