see to

/si tu//siː tuː/

رسیدگی کردن به، تر و خشک کردن

جمله های نمونه

1. See to it that you're ready on time!
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که به موقع آماده باشید!
[ترجمه ترگمان]به آن نگاه کنید که سر وقت آماده هستید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Leave it up to me. I'll see to it.
[ترجمه مائده شیرافکن] بسپرش به من بهش رسیدگی خواهم کرد
|
[ترجمه گوگل]به من بسپار من به آن نگاه خواهم کرد
[ترجمه ترگمان] بذارش به عهده من من این را خواهم دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I must see to getting the dinner ready.
[ترجمه گوگل]باید ببینم شام را آماده کنم
[ترجمه ترگمان]باید ببینم شام آماده است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. See to it that the work is done.
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که کار انجام شود
[ترجمه ترگمان]ببینید که کار انجام شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hotel's owners see to it that their guests are given every luxury.
[ترجمه گوگل]صاحبان هتل مواظب این هستند که به مهمانانشان هر گونه تجملاتی داده شود
[ترجمه ترگمان]صاحبان هتل به این مساله توجه دارند که میهمانان آن ها به همه تجملات داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This machine isn't working; get a mechanic to see to it.
[ترجمه گوگل]این دستگاه کار نمی کند یه مکانیک بگیر تا ببینه
[ترجمه ترگمان]این دستگاه کار نمی کند؛ یک مکانیک برای دیدن آن پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can you see to it that the fax goes this afternoon?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید مطمئن شوید که فکس امروز بعدازظهر می رود؟
[ترجمه ترگمان]می توانید ببینید که آن فر فاکس امروز بعد از ظهر کجا می رود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She can't see to read without her glasses.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند بدون عینک بخواند
[ترجمه ترگمان]او بدون عینکش نمی تواند آن را بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His eyes are so bad that he can't see to read any more.
[ترجمه گوگل]چشمانش آنقدر بد است که دیگر نمی تواند ببیند و بخواند
[ترجمه ترگمان]چشمانش آنقدر بد هستند که دیگر نمی تواند بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Go on, you go out. I'll see to the washing up.
[ترجمه گوگل]برو تو برو بیرون من به شست و شو نگاه خواهم کرد
[ترجمه ترگمان] برو، برو بیرون به رخت شویی نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don't worry-I'll see to it.
[ترجمه گوگل]نگران نباشید - من آن را انجام خواهم داد
[ترجمه ترگمان]نگران نباش، خودم می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I must go and see to some things.
[ترجمه گوگل]باید برم و یه سری چیزا رو ببینم
[ترجمه ترگمان]باید بروم و چیزهایی ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. See to it that you are here punctually tomorrow.
[ترجمه گوگل]مواظب باشید فردا به موقع اینجا هستید
[ترجمه ترگمان]به این نکته توجه کنید که درست سر وقت در اینجا هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There'll be an assistant there to see to your every need.
[ترجمه گوگل]یک دستیار در آنجا وجود خواهد داشت تا هر نیاز شما را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]اونجا یه دستیار هست که همه need رو ببینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Will you see to the arrangements for the next meeting?
[ترجمه گوگل]آیا ترتیبات جلسه بعدی را خواهید دید؟
[ترجمه ترگمان]ترتیب جلسه بعدی را خواهید داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

مثال؛
I’ll see to it that the project is completed on time.
A friend might ask, “Can you see to the arrangements for the party?”
In a household, someone might say, “I’ll see to the repairs while you focus on other tasks. ”
رسیدگی کردن به چیزی یا کاری
مطمئن شدن
کاری را سازماندهی کردن
ترتیب کاری را دادن
see to somethimg
مطمعن شدن.
ترتیب کاری را دادن
ترتیب دادن
To attend to or deal with something
رسیدگی کردن به. .
See to someone
مواظب کسی بودن
مراقب کسی بودن
Go, see to him
برو پیشش. مراقب اش باش.

take charge of something or someone
مسئولیت کسی یا چیزی را داشتن

بپرس