seductive

/səˈdəktɪv//sɪˈdʌktɪv/

معنی: فریبا، گمراه کننده، اغوا کننده
معانی دیگر: وسوسه انگیز، دلفریب، فریبنده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: seductively (adv.), seductiveness (n.)
• : تعریف: tending to seduce; enticing; tempting; beguiling.
مشابه: luscious, romantic, siren, sultry

جمله های نمونه

1. her seductive smile
لبخند دلفریب او

2. He moved towards the seductive warmth of the fire.
[ترجمه گوگل]به سمت گرمای فریبنده آتش حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]به سوی گرمای اغوا کننده آتش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She used all of her seductive charm to try and persuade him.
[ترجمه گوگل]او از تمام جذابیت فریبنده خود برای تلاش برای متقاعد کردن او استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]از همه دلربایی her استفاده می کرد تا او را قانع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was something seductive about the way he smiled at her.
[ترجمه Kim] چیزی اغواگر ، یا دلربا در لبخند او بود
|
[ترجمه گوگل]چیزی فریبنده در نحوه لبخند زدن او به او وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در این راه چیزی اغوا کننده وجود داشت که به او لبخند می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These opportunities seemed infinitely seductive.
[ترجمه گوگل]این فرصت ها بی نهایت اغوا کننده به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]این فرصت بسیار گمراه کننده به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His words had a soothing, almost seductive quality.
[ترجمه گوگل]سخنان او خاصیت آرامش بخش و تقریبا اغوا کننده ای داشت
[ترجمه ترگمان]کلماتش یک آرامش آرامش بخش و تقریبا اغوا کننده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was a seductive black evening dress.
[ترجمه گوگل]این یک لباس شب مشکی اغوا کننده بود
[ترجمه ترگمان]لباس شب زیبایی اغوا کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She gave him a seductive look.
[ترجمه گوگل]نگاه فریبنده ای به او انداخت
[ترجمه ترگمان]نگاه اغوا کننده ای به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Miss Verrett sang in a honeyed, seductive tone.
[ترجمه گوگل]خانم ورت با لحن عسلی و اغوا کننده آواز خواند
[ترجمه ترگمان]خانم Verrett با صدای شیرین و اغوا کننده ای آواز می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is also seductive - the achingly boring days in the Co-operative were suddenly spiced by the conspiring behind the haberdashery counter.
[ترجمه گوگل]این نیز اغوا کننده است - روزهای خسته کننده در تعاونی ناگهان با توطئه پشت پیشخوان مغازه مزرعه فروشی تند شد
[ترجمه ترگمان]همچنین گمراه کننده است - روزه ای خسته کننده و خسته کننده در تعاونی به طور ناگهانی به وسیله the پشت پیشخوان خرازی، بریده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Though tantalisingly seductive, they were fraught with peril.
[ترجمه گوگل]اگرچه به طرز وسوسه انگیزی فریبنده بودند، اما مملو از خطر بودند
[ترجمه ترگمان]با آنکه اغوا کننده بود، پر از خطر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Desktop publishing is one of the most seductive executive toys that can currently be found on any computer system.
[ترجمه گوگل]انتشار رومیزی یکی از اغوا کننده ترین اسباب بازی های اجرایی است که در حال حاضر در هر سیستم رایانه ای یافت می شود
[ترجمه ترگمان]انتشار دسکتاپ یکی از most toys اجرایی است که در حال حاضر بر روی هر سیستم کامپیوتری یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such was its seductive hold that it could seem as if all of modern life was bewitched by a Taylorist demon.
[ترجمه گوگل]چنان قدرت اغوا کننده آن بود که به نظر می رسید تمام زندگی مدرن توسط یک شیطان تیلوریست جادو شده است
[ترجمه ترگمان]چنین به نظر می رسید که گویی تمام زندگی جدید توسط یک شیطان Taylorist مسحور شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They have taken to increasingly seductive gimmicks, to the point of thumbing down passing motorists.
[ترجمه گوگل]آنها به ترفندهای فریبنده فزاینده ای دست یافته اند، تا جایی که رانندگان عبوری را سرکوب می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور فزاینده ای gimmicks کننده را به نقطه شروع ورق زدن رانندگان منتقل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فریبا (صفت)
charming, deceptive, deceiving, seductive

گمراه کننده (صفت)
sinuous, delusive, deceptive, illusory, seductive, sinister, illusive, delusory, screwy

اغوا کننده (صفت)
seductive, tempting

انگلیسی به انگلیسی

• tempting, alluring, enticing, attractive
something that is seductive is very attractive or tempting, but possibly harmful or dangerous.
a seductive person is sexually attractive.

پیشنهاد کاربران

۱. اغوا کننده. وسوسه انگیز. گمراه کننده ۲. جذاب. فریبا. فریبنده
مثال:
She used all of her seductive charm to try and persuade him.
او از همه زیبایی اغواکننده {و وسوسه انگیز} خودش برای کوشیدن و مجاب کردن او استفاده کرد.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : seduce
✅️ اسم ( noun ) : seduction / seductiveness / seducer
✅️ صفت ( adjective ) : seductive
✅️ قید ( adverb ) : seductively
The most fragrant and seductive
The most fragrant and seductive
خوشبوترین و اغوا کننده
The argument that sanctions should be given more time to work is seductive but fatally flawed
فریبا - دلفریب - وسوسه انگیز - گمراه و اغوا کننده
مترادف ها : sexy - allurging - tempting - enchanting - enticing - captivating - fascinating - ravishing
وسوسه کننده، اماره
فریبنده

بپرس