• : تعریف: one that seduces, esp. a man who seduces a woman sexually. • مترادف: Casanova • مشابه: casanova, charmer, Don Juan, flirt, ladies' man, ladykiller, Lothario, lover, philanderer, playboy, rake, tempter, wolf
جمله های نمونه
1. He is proud of his reputation as a seducer of young women.
[ترجمه گوگل]او به شهرت خود به عنوان اغواگر زنان جوان افتخار می کند [ترجمه ترگمان]او به شهرت خود به عنوان یک اغواگر برای زنان جوان افتخار می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The man was an accomplished seducer, there was no doubt about it.
[ترجمه گوگل]آن مرد یک اغواگر ماهر بود، شکی در آن وجود نداشت [ترجمه ترگمان]این مرد یک مبارزه با موفقیت بود، شکی در آن نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In addition, Feffer was a busy seducer, especially, it seemed, of young wives.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ففر یک اغواگر پرمشغله بود، به خصوص، به نظر می رسید، همسران جوان [ترجمه ترگمان]علاوه بر این، Feffer، یک seducer گرفتار بود، به ویژه به نظر می رسید که زنان جوان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He must make the switch from half-baked seducer to ruthless interrogator as brutally as possible.
[ترجمه گوگل]او باید تا حد امکان وحشیانه از یک اغواگر نیمه کاره به بازجوی بی رحم تبدیل شود [ترجمه ترگمان]او باید تا جایی که ممکن است، این کلید را از seducer نیمه پخته به interrogator بی رحم تبدیل کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Great Seducer was on the loose and quietly and anonymously returned to a more vigorous social exchange.
[ترجمه گوگل]اغواگر بزرگ رها بود و بی سر و صدا و ناشناس به یک تبادل اجتماعی شدیدتر بازگشت [ترجمه ترگمان]The بزرگ آزاد و آرام بود و به صورت ناشناس باز می گشت و به یک معامله اجتماعی نیرومند بازگشته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But the wolf is not just the male seducer, he also represents all the asocial, animalistic tendencies within ourselves.
[ترجمه گوگل]اما گرگ فقط اغواگر نر نیست، او همچنین نمایانگر تمام تمایلات غیراجتماعی و حیوانی در درون ماست [ترجمه ترگمان]اما این گرگ نه تنها the مذکر نیست، بلکه همه گرایش های asocial و animalistic را در درون خود نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Saying: Sir, we have remembered, that that seducer said, while he was yet alive: After three days I will rise again.
[ترجمه گوگل]گفت: آقا یادمان آمد که آن اغواگر در حالی که زنده بود گفت: پس از سه روز دوباره برمی خیزم [ترجمه ترگمان]می گفت: آقا، ما به خاطر داریم که اگر او هنوز زنده بود، پس از سه روز دوباره قیام خواهم کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This man isactive and self-confident; a "Don Juan"-type seducer.
[ترجمه گوگل]این مرد فعال و با اعتماد به نفس است یک اغواگر از نوع "دون ژوان" [ترجمه ترگمان]این مرد بااعتماد به نفس و بااعتماد به نفس؛ یک \"نام\" دون ژوان \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What was the name of this vile seducer ?
[ترجمه Lens] نام این گمراه کننده فاسد چه بود؟
|
[ترجمه گوگل]اسم این اغواگر خبیث چی بود؟ [ترجمه ترگمان]پس اسم این یعنی چه بود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Peter Sarsgaard, fresh from playing the sleazy seducer in An Education, is also involved.
[ترجمه گوگل]پیتر سارسگارد، تازه از بازی در نقش اغواگر حیله گر در An Education نیز نقش دارد [ترجمه ترگمان]پیتر پن، که تازه از بازی کردن درباره خود در یک تحصیل لذت می برد، هم در آن شرکت دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The play tells the story of a fabulously wealthy woman who seeks revenge on her heartless seducer.
[ترجمه گوگل]این نمایشنامه داستان یک زن ثروتمند افسانه ای را روایت می کند که به دنبال انتقام از اغواگر بی رحم خود است [ترجمه ترگمان]این نمایش داستان یک زن بسیار ثروتمند و بسیار ثروتمند را بازگو می کند که به دنبال انتقام گرفتن از seducer بی قلب خود است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The stories about her render her variously as victim, betrayer, seducer, and translator.
[ترجمه گوگل]داستانهای مربوط به او، او را قربانی، خیانتکننده، اغواگر و مترجم میکند [ترجمه ترگمان]داستان هایی در مورد او که او را قربانی کرده بود، به عنوان قربانی، خائن و مترجم و مترجم به او خیانت کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Charlie was the cruellest and most lethal type of seducer.
[ترجمه گوگل]چارلی بی رحم ترین و کشنده ترین نوع اغواگر بود [ترجمه ترگمان]چارلی از آن cruellest و خطرناک ترین نوع تهدیدش بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She would not even attempt to imagine being the victim of a seducer.
[ترجمه گوگل]او حتی سعی نمی کرد تصور کند قربانی یک اغواگر است [ترجمه ترگمان]حتی سعی هم نمی کرد که تصور کند که قربانی یک seducer [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
گمراه کننده (اسم)
seducer
اغوا کننده (اسم)
hustler, lothario, seducer, tempter
گمراه کننده زنان (اسم)
lothario, seducer
انگلیسی به انگلیسی
• tempter, one who entices; one who corrupts, one who leads astray; one who persuades a person to engage in sexual activity