1. Trade Union leaders were charged with sedition.
[ترجمه گوگل]سران اتحادیه کارگری به فتنه متهم شدند
[ترجمه ترگمان]رهبران اتحادیه های کارگری به فتنه متهم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Government officials charged him with sedition.
[ترجمه گوگل]مقامات حکومتی او را به فتنه گری متهم کردند
[ترجمه ترگمان]مقامات دولتی او را به فتنه متهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Sedition Act was repealed several years later but never declared in violation of the First Amendment.
[ترجمه گوگل]قانون فتنه چندین سال بعد ملغی شد اما هرگز برخلاف اصلاحیه اول اعلام نشد
[ترجمه ترگمان]قانون Sedition چند سال بعد لغو شد، اما هرگز در تخطی از متمم اول اعلام نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Some of them, such as sedition in both its Jacobite and Jacobin forms, have always interested historians.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها، مانند فتنه به دو صورت یعقوبی و یعقوبی، همواره مورخان را مورد توجه قرار داده است
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها، مانند فتنه در هر دو شکل Jacobite و ژاکوبنها، همواره به مورخان علاقه مند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Tried in Hanoi on charges of sedition, he died under house arrest in Hue fifteen years later.
[ترجمه گوگل]او که به اتهام فتنه در هانوی محاکمه شد، پانزده سال بعد در حبس خانگی در Hue درگذشت
[ترجمه ترگمان]او در شهر هانوی به اتهام فتنه، در گذشت ۱۵ سال بعد براثر بازداشت خانگی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Crime, and even sedition, festered in the crowded streets.
[ترجمه گوگل]جنایت و حتی فتنه در خیابان های شلوغ چرکین شد
[ترجمه ترگمان]جنایت و حتی فتنه و هرج و مرج در خیابان های پرجمعیت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Revolution remained a military sedition and appeared likely to die a natural death.
[ترجمه گوگل]انقلاب یک فتنه نظامی باقی ماند و به نظر می رسید که به مرگ طبیعی خواهد مرد
[ترجمه ترگمان]انقلاب یک فتنه نظامی باقی ماند و به احتمال زیاد مرگ طبیعی را بدرود گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The clubs were suspected of being centres of sedition.
[ترجمه گوگل]باشگاه ها مظنون به کانون فتنه بودند
[ترجمه ترگمان]این باشگاه ها مظنون به مراکز فتنه بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The charges were preaching sedition in three published articles.
[ترجمه گوگل]این اتهامات در سه مقاله منتشر شده تبلیغ فتنه بود
[ترجمه ترگمان]این اتهامات در سه مقاله منتشر شده در حال تبلیغ فتنه بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was then arrested and charged with sedition.
[ترجمه گوگل]سپس دستگیر و به اتهام فتنه انگیزی متهم شد
[ترجمه ترگمان]سپس او را دستگیر کردند و به فتنه متهم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Hu was arrested on charges of sedition.
12. On her return she was imprisoned for sedition, a charge arising from articles published in her newspaper during her absence.
[ترجمه گوگل]در بازگشت به دلیل فتنه گری به زندان افتاد، اتهامی که ناشی از مقالات منتشر شده در روزنامه او در زمان غیبت او بود
[ترجمه ترگمان]او پس از بازگشت به زندان به اتهام فتنه، اتهامی که از مقالات منتشر شده در روزنامه در زمان غیبتش منتشر شده بود، زندانی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The move was a stunning act of sedition and a dagger to Patty's heart the beginning of the end of her life in Ramsey Hill.
[ترجمه گوگل]این حرکت یک اقدام خیره کننده از فتنه و خنجر به قلب پتی آغاز پایان زندگی او در رمزی هیل بود
[ترجمه ترگمان]این حرکت نمایشی شگفت انگیز از فتنه و خنجری به قلب پتی آغاز پایان عمرش در Ramsey هیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His denial of sedition was a denial of violence.
15. The usual penalty for sedition was a humiliating death by crucifixion, but according to the gospels, the Roman governor Pontius Pilate ruled that Jesus was not guilty of any such civil crime.
[ترجمه گوگل]مجازات معمول برای فتنه، مرگ تحقیرآمیز به صلیب کشیدن بود، اما طبق اناجیل، فرماندار رومی، پونتیوس پیلاطس حکم داد که عیسی در چنین جنایت مدنی گناهکار نیست
[ترجمه ترگمان]مجازات معمول برای فتنه، مرگی خفت اور بود، اما طبق انجیل، حاکم روم، Pontius پی لات، حکم داد که عیسی هیچ گناهی از این قبیل مرتکب نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید