sedimentary

/ˌsedəˈmentəri//ˌsedɪˈmentri/

معنی: رسوبی، درده، ته نشسته
معانی دیگر: نهشتی، ته نشستی، پادکانه ای، آب نهشتی، بادنهشتی، ساخته شده یا دارای مواد رسوبی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, concerning, like, or containing sediment.

(2) تعریف: formed from sediment, as certain rocks.

جمله های نمونه

1. sedimentary rocks
سنگ های رسوبی

2. a sedimentary layer of mud and sand
یک لایه ی رسوبی از گل و ماسه

3. The sedimentary rocks were originally reposited in the water.
[ترجمه گوگل]سنگ های رسوبی در ابتدا در آب قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]سنگ های رسوبی در اصل در آب reposited بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The deposits eventually become pressed under sedimentary weight into stone.
[ترجمه گوگل]رسوبات در نهایت تحت فشار وزن رسوبی به سنگ تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]این رسوبات در نهایت زیر وزن رسوبی به سنگ فشرده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sedimentary rocks show stratification and form by settling of erosional debris and chemical precipitates.
[ترجمه گوگل]سنگ های رسوبی با ته نشین شدن بقایای فرسایشی و رسوبات شیمیایی، چینه بندی و شکل گیری را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]سنگ های Sedimentary لایه های لایه بندی شده و تشکیل رسوب erosional و رسوبات شیمیایی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So does Sedimentary Petrology, whose pages outnumber those of its older competitor by three to one.
[ترجمه گوگل]پترولوژی رسوبی نیز همینطور است که تعداد صفحات آن از رقیب قدیمی خود سه به یک بیشتر است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، Sedimentary petrology، که صفحات آن بیش از رقبای قدیمی اش سه تا به یک است، انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sandstone, a sedimentary rock and quartzite, a metamorphic rock, both contain a high proportion of quartz.
[ترجمه گوگل]ماسه سنگ، یک سنگ رسوبی و کوارتزیت، یک سنگ دگرگونی، هر دو حاوی نسبت بالایی از کوارتز هستند
[ترجمه ترگمان]Sandstone، سنگ رسوبی و quartzite، یک سنگ metamorphic، هر دو دارای مقادیر زیادی از کوارتز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The area also contains important sedimentary sequences, and the metamorphic rocks of the Dalradian Super-Group at the Highland Boundary.
[ترجمه گوگل]این منطقه همچنین شامل توالی‌های رسوبی مهم و سنگ‌های دگرگونی سوپرگروه دالرادیان در مرز هایلند است
[ترجمه ترگمان]همچنین این ناحیه حاوی توالی های sedimentary مهمی است و the metamorphic از گروه سوپر Dalradian در the مرزی Highland
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Limestone Any sedimentary rock consisting essentially of carbonates.
[ترجمه گوگل]سنگ آهک هر سنگ رسوبی که اساساً از کربنات تشکیل شده باشد
[ترجمه ترگمان]سنگ آهک (سنگ آهک)هر سنگ رسوبی که اساسا of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It has been added to by sedimentary deposits.
[ترجمه گوگل]نهشته های رسوبی به آن اضافه شده است
[ترجمه ترگمان]ذخایر رسوبی به آن افزوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We are acutely sensitive to sedimentary layering, perhaps because of our origins in prehistory?
[ترجمه گوگل]ما به شدت به لایه بندی رسوبی حساس هستیم، شاید به دلیل منشاء ما در ماقبل تاریخ؟
[ترجمه ترگمان]ما به layering رسوبی بسیار حساس هستیم، شاید به خاطر origins در دوران ماقبل تاریخ؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On Earth, the deposit of sedimentary rock at the bottom of the ocean is part of larger geological cycles.
[ترجمه گوگل]در زمین، رسوب سنگ های رسوبی در کف اقیانوس بخشی از چرخه های زمین شناسی بزرگتر است
[ترجمه ترگمان]در زمین، رسوب سنگ رسوبی در کف اقیانوس بخشی از چرخه های زمین شناسی بزرگ تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As the microcontinents collided, they piled up the sedimentary rock along their shores into mountain belts.
[ترجمه گوگل]با برخورد ریزقاره ها، آنها سنگ های رسوبی را در امتداد سواحل خود در کمربندهای کوهستانی انباشته کردند
[ترجمه ترگمان]همچنان که the به هم برخورد می کردند، سنگ sedimentary را در امتداد ساحل خود به کمربند کوهستان جمع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sedimentary rocks, with their coal seams, have been folded and faulted.
[ترجمه گوگل]سنگ های رسوبی با درزهای زغال سنگ چین خورده و گسله شده اند
[ترجمه ترگمان]سنگ های رسوبی، با رگه های ذغال سنگ، تا شده و مقصر شناخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رسوبی (صفت)
alluvial, sedimentary, residual, residuary

درده (صفت)
sedimentary

ته نشسته (صفت)
sedimentary

تخصصی

[شیمی] ته نشینی
[عمران و معماری] رسوبی
[زمین شناسی] رسوبی، ته نشسته
[نساجی] رسوبی

انگلیسی به انگلیسی

• formed by deposits of sediment; pertaining to sediment
sedimentary rocks, deposits, and so on are formed from sediment left by water, ice, or wind.

پیشنهاد کاربران

بپرس