sedated

جمله های نمونه

1. Both patients are sedated and ventilated.
[ترجمه گوگل]هر دو بیمار آرامبخش و تهویه می شوند
[ترجمه ترگمان]هر دو بیمار بی هوش و تهویه شده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The patient is sedated with intravenous use of sedative drugs.
[ترجمه گوگل]بیمار با مصرف داخل وریدی داروهای آرام بخش آرام بخش می شود
[ترجمه ترگمان]بیمار با استفاده از تزریق داروی مسکن تسکین یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was still in shock, and heavily sedated .
[ترجمه گوگل]او هنوز در شوک بود و به شدت آرامبخش بود
[ترجمه ترگمان]او هنوز در شوک بود و شدیدا احساس آرامش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most of the patients are heavily sedated.
[ترجمه گوگل]اکثر بیماران به شدت آرامبخش هستند
[ترجمه ترگمان]اکثر بیماران به شدت بی هوش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her condition remained critical and she was sedated and placed on a ventilator.
[ترجمه گوگل]وضعیت او همچنان وخیم بود و آرامبخش قرار گرفت و روی دستگاه تنفس مصنوعی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شرایط او حیاتی باقی ماند و او بی هوش شد و به دستگاه تنفس وصل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was heavily sedated for the pain.
[ترجمه گوگل]او را به شدت برای درد آرام می کردند
[ترجمه ترگمان]او به شدت برای دردش آرام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Grace was asleep, lightly sedated.
[ترجمه گوگل]گریس خواب بود، آرام آرام گرفته بود
[ترجمه ترگمان]گریس خوابیده بود و به آرامی مسکن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was then sedated and ventilated to facilitate further examination and investigation.
[ترجمه گوگل]سپس برای تسهیل معاینه و بررسی بیشتر، آرام بخش و تهویه شد
[ترجمه ترگمان]سپس او بی هوش و تهویه شد تا بررسی و بررسی بیشتر را تسهیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was then sedated and ventilated to facilitate further examination and investigation. Activated charcoal with sorbitol was administered by nasogastric tube.
[ترجمه گوگل]سپس برای تسهیل معاینه و بررسی بیشتر، آرام بخش و تهویه شد زغال چوب فعال با سوربیتول توسط لوله بینی معده تجویز شد
[ترجمه ترگمان]سپس او بی هوش و تهویه شد تا بررسی و بررسی بیشتر را تسهیل کند زغال چوب فعال با sorbitol توسط لوله nasogastric اداره می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He observed that his daughter was heavily sedated and that her breathing was extremely laboured.
[ترجمه گوگل]او مشاهده کرد که دخترش به‌شدت آرام‌بخش بود و نفس‌هایش به شدت سخت بود
[ترجمه ترگمان]متوجه شد که دخترش به شدت آرام بخش است و نفس او سخت مشغول کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She remained sedated and in a critical condition throughout Tuesday 7 July although she showed some slight improvement.
[ترجمه گوگل]او در طول روز سه‌شنبه 7 جولای آرام‌بخش بود و در وضعیت بحرانی قرار داشت، اگرچه بهبودی جزئی نشان داد
[ترجمه ترگمان]او در روز سه شنبه ۷ ژوئیه در وضعیت بحرانی به سر برد، اگرچه او اندکی بهبود یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On her deathbed the heavily sedated Ann snatches back her past.
[ترجمه گوگل]در بستر مرگ، آن به شدت آرام‌بخش، گذشته‌اش را می‌رباید
[ترجمه ترگمان]در بس تر مرگ آن ماری که به شدت آرام بخش بود گذشته خود را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The patient must be sedated before the operation.
[ترجمه گوگل]بیمار باید قبل از عمل آرام بخش باشد
[ترجمه ترگمان]بیمار باید قبل از عملیات بی هوش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Astana is clean, orderly and seemingly sedated.
[ترجمه گوگل]آستانه تمیز، منظم و به ظاهر آرام بخش است
[ترجمه ترگمان]آستانه تمیز، منظم و به ظاهر بی هوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• relaxed, calm; calmed by means of a sedative drug

پیشنهاد کاربران

سدیت: ( با داروی مسکن ) آرام شده، تسکین داده شده
بیهوش

بپرس