1. The sedan chair was set down in a space of its own, and the curtains drawn aside.
[ترجمه گوگل]صندلی سدان در فضایی مخصوص به خود قرار داشت و پرده ها کناری کشیده بودند
[ترجمه ترگمان]صندلی راننده در فضایی از خودش قرار داشت و پرده ها کنار کشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The worshippers dragged Ace before the sedan chair, throwing her to the ground.
[ترجمه گوگل]نمازگزاران آس را جلوی صندلی سدان کشیدند و او را روی زمین انداختند
[ترجمه ترگمان]The قبل از این که روی صندلی اتوموبیل سوار شوند، Ace را به زمین انداختند و او را به زمین انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Goat-mask turned expectantly to the sedan chair, and stretched out a hand.
[ترجمه گوگل]ماسک بز با انتظار به سمت صندلی سدان چرخید و دستی را دراز کرد
[ترجمه ترگمان]ماسک بز را به سمت ماشین سدان تبدیل کرد و دستش را دراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She went home in sedan chair.
5. Having said, pulling a crown into the sedan chair in show.
[ترجمه گوگل]با این حال، کشیدن یک تاج روی صندلی سدان در نمایش
[ترجمه ترگمان]پس از گفتن این حرف، یک تاج را روی صندلی سدان به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Promoting environmental protection in the Matilda Sedan Chair Race.
[ترجمه گوگل]ترویج حفاظت از محیط زیست در مسابقه صندلی سواری ماتیلدا
[ترجمه ترگمان]حفاظت محیط زیست در مسابقه صندلی ماشین \"ماتیلدا\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The much-quoted comparison with a "sedan chair" is acceptable here by way of exception : a more comfortable ride would hardly have been conceivable, also at high speed.
[ترجمه گوگل]مقایسه بسیار نقل شده با "صندلی سدان" در اینجا به عنوان استثنا قابل قبول است: سواری راحت تر به سختی قابل تصور است، همچنین با سرعت بالا
[ترجمه ترگمان]مقایسه much با یک \"صندلی سدان\" در اینجا به استثنای موارد استثنا قابل قبول است: سواری راحت تر می تواند قابل تصور باشد، همچنین با سرعت بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The bride gets off the sedan chair bashfully.
[ترجمه گوگل]عروس با شرم از روی صندلی سدان پیاده می شود
[ترجمه ترگمان]عروس با شرمندگی از روی صندلی اتومبیل بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. King Solomon has made for himself a sedan chair From the timber of Lebanon.
[ترجمه گوگل]پادشاه سلیمان برای خود یک صندلی سدان از چوب لبنان ساخته است
[ترجمه ترگمان]شاه سلیمان برای خود یک صندلی برای خود تهیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The bride stepped down from the bridal sedan chair with a bridal veil covering her head.
[ترجمه گوگل]عروس با چادر عروس که سرش را پوشانده بود از صندلی سدان پایین آمد
[ترجمه ترگمان]عروس از روی صندلی کنار تخت خواب عروس پیاده شد و پرده عروسی را روی سر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Gammon team takes part in the annual Sedan Chair Race.
[ترجمه گوگل]تیم Gammon در مسابقه سالانه صندلی سدان شرکت می کند
[ترجمه ترگمان]تیم Gammon در مسابقه سالانه \"سدان\" شرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As a mode of transport the sedan chair is as head as a dodo.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک روش حمل و نقل، صندلی سدان مانند یک دودو سر است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک حالت حمل و نقل، صندلی به عنوان یک \"دودو\" به عنوان یک \"دودو\" شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Sedan chair was an important means of man - carrying transportation in ancient China.
[ترجمه گوگل]صندلی سدان وسیله مهمی برای حمل و نقل انسان در چین باستان بود
[ترجمه ترگمان]صندلی \"سدان\" ابزار مهمی برای حمل و نقل انسان در چین باستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Our Balinese guide pointed to the decorated litter, a kind of oversized sedan chair, parked on the pavement.
[ترجمه گوگل]راهنمای بالیایی ما به بستر تزئین شده، نوعی صندلی سدان بزرگ، که روی پیاده رو پارک شده بود، اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]راهنمای Balinese ما را نشان داده بود که یک ماشین سدان بزرگ که روی سنگفرش خیابان پارک شده بود، اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید