1. The chauffeur turned the sedan about.
2. My parents own a Ford sedan.
[ترجمه گوگل]پدر و مادر من یک فورد سدان دارند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرم ماشین فورد دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The touring sedan bucketed over the rocky road toward the ancient castle.
[ترجمه گوگل]سدان توریستی از روی جاده صخره ای به سمت قلعه باستانی عبور کرد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل گرد روی جاده سنگی به سوی قلعه باستانی می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She had a little white sedan with plenty of what it takes under the hood.
[ترجمه گوگل]او یک سدان سفید کوچک با مقدار زیادی از آنچه در زیر کاپوت میبرد داشت
[ترجمه ترگمان]اون یه سدان سفید کوچیک داشت با یه عالمه چیز که زیر کاپوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The sedan chair was set down in a space of its own, and the curtains drawn aside.
[ترجمه گوگل]صندلی سدان در فضایی مخصوص به خود قرار داشت و پرده ها کناری کشیده بودند
[ترجمه ترگمان]صندلی راننده در فضایی از خودش قرار داشت و پرده ها کنار کشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The black sedan cut off her escape on BCastle Heights.
[ترجمه گوگل]سدان سیاه رنگ فرار او را در BCcastle Heights قطع کرد
[ترجمه ترگمان]سدان مشکی برای فرار از ارتفاعات \"BCastle هایتز\" فرار کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Type: Front-engine, frontwheel-drive, five-passenger mid-size sedan.
[ترجمه گوگل]نوع: موتور جلو، دیفرانسیل جلو، سدان سایز متوسط پنج سرنشین
[ترجمه ترگمان]نوع: موتور جبهه - موتور، frontwheel - drive، sedan پنج مسافر در سایز متوسط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A Ford sedan, the very symbol of middle-class moderation, offers electrically heated outside mirrors, for crying out loud.
[ترجمه گوگل]یک خودروی سدان فورد، نمادی از اعتدال در طبقه متوسط، آینه های بیرونی با گرمایش الکتریکی را برای گریه کردن با صدای بلند ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]یک ماشین فورد، که نماد میانه روی طبقه متوسط است، به طور الکتریکی در بیرون آینه گرم می شود، زیرا با صدای بلند گریه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He hid his face as his gray sedan drove through the prison gates.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سدان خاکستری اش از دروازه های زندان عبور می کرد، چهره خود را پنهان کرد
[ترجمه ترگمان]چهره خود را در حالی که سدان خاکستری داشت از دروازه زندان می راند، پنهان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A gray sedan appeared from nowhere in the fast lane.
[ترجمه گوگل]یک سدان خاکستری از ناکجاآباد در مسیر سریع ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]یک سدان خاکستری از هیچ جایی در جاده سریع ظاهر نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bernie takes his bland government sedan to the local grocery store and trundles his way down the fresh produce aisle.
[ترجمه گوگل]برنی سدان دولتی ملایم خود را به خواربارفروشی محلی می برد و راهروی محصولات تازه را طی می کند
[ترجمه ترگمان]برنی اتومبیل خود را به مغازه خواربار فروشی محلی برد و راهش را از راهروی جدید باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The worshippers dragged Ace before the sedan chair, throwing her to the ground.
[ترجمه گوگل]نمازگزاران آس را جلوی صندلی سدان کشیدند و او را روی زمین انداختند
[ترجمه ترگمان]The قبل از این که روی صندلی اتوموبیل سوار شوند، Ace را به زمین انداختند و او را به زمین انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Upon the dashboard of a black Cadillac sedan parked in a nearby side-road a green light began to flash furiously.
[ترجمه گوگل]روی داشبورد یک سدان کادیلاک مشکی که در یک جاده فرعی نزدیک پارک شده بود، چراغ سبز با عصبانیت شروع به چشمک زدن کرد
[ترجمه ترگمان]روی داشبورد یک اتومبیل کادیلاک مشکی که در یک جاده فرعی نزدیک جاده پارک شده بود نور سبز رنگی به سرعت برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Goat-mask turned expectantly to the sedan chair, and stretched out a hand.
[ترجمه گوگل]ماسک بز با انتظار به سمت صندلی سدان چرخید و دستی را دراز کرد
[ترجمه ترگمان]ماسک بز را به سمت ماشین سدان تبدیل کرد و دستش را دراز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She went home in sedan chair.