secured debt

جمله های نمونه

1. Secured debt is backed by the borrower's assets and normally puts the lender at the front of the line for repayment.
[ترجمه گوگل]بدهی تضمین شده توسط دارایی های وام گیرنده پشتیبانی می شود و معمولاً وام دهنده را در صف اول بازپرداخت قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]بدهی Secured توسط دارایی های وام گیرنده پشتیبانی می شود و معمولا وام دهنده را در مقابل خط برای بازپرداخت قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Your mortgage is a secured debt.
[ترجمه حمید] وام مسکن شما، وام وثیقه دار است.
|
[ترجمه گوگل]وام مسکن شما یک بدهی تضمین شده است
[ترجمه ترگمان]وام مسکن شما یک بدهی محکم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Investors who hold GM's senior secured debt said they are not aware of any negotiations and that they would oppose having the debt move with the healthy assets.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذارانی که دارای بدهی های تضمین شده ارشد جنرال موتورز هستند، گفتند که از هیچ مذاکره ای آگاه نیستند و با انتقال بدهی با دارایی های سالم مخالفت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران که بدهی خود را تامین می کنند گفتند که از مذاکرات آگاه نیستند و با انتقال بدهی با دارایی های سالم مخالفت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. About 45 financial institutions hold Chrysler's secured debt. Failure to win their support would send the automaker into bankruptcy, officials have said.
[ترجمه گوگل]حدود 45 موسسه مالی بدهی تضمین شده کرایسلر را در اختیار دارند مقامات گفته اند که عدم جلب حمایت آنها باعث ورشکستگی خودروساز خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در حدود ۴۵ موسسه مالی بدهی های خود را حفظ کرده اند مقامات گفته اند که عدم موفقیت در جلب حمایت آن ها باعث ورشکستگی این شرکت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Secured debt that is paid first in the event of a default.
[ترجمه گوگل]بدهی تضمین شده که در صورت نکول ابتدا پرداخت می شود
[ترجمه ترگمان]بدهی Secured که ابتدا در صورت عدم پرداخت بدهی پرداخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The chapter also analyzes on the secured debt range, the supreme quota, settlement term modified, and the transference of mortgage subject to ceiling.
[ترجمه گوگل]این فصل همچنین دامنه بدهی تضمین شده، سهمیه عالی، مدت تسویه اصلاح شده، و انتقال وام مسکن مشروط به سقف را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]این فصل همچنین از محدوده بدهی امن، سهمیه عالی، اصطلاح تسویه، و انتقال موضوع رهن به سقف استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No mortgages, no secured debt, no payday loans.
[ترجمه گوگل]بدون وام مسکن، بدون بدهی تضمین شده، بدون پرداخت وام
[ترجمه ترگمان]نه رهن، نه قرضه، نه وام های payday
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Reader's Digest and its lenders have agreed that the company will file for bankruptcy protection in order to convert a 'substantial portion' of its $ 6 billion in secured debt to equity.
[ترجمه گوگل]ریدرز دایجست و وام دهندگان آن توافق کرده اند که شرکت برای حمایت از ورشکستگی به منظور تبدیل "بخش قابل توجهی" از 6 میلیارد دلار بدهی تضمین شده خود به حقوق صاحبان سهام، اقدام کند
[ترجمه ترگمان]مجله Reader s و قرض دهندگان آن توافق کرده اند که این شرکت به منظور تبدیل بخش عمده ای از ۶ میلیارد دلاری بدهی خود به دارایی، به حمایت از ورشکستگی ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Last week, Ireland on a large scale for its six domestic banks and other secured debt.
[ترجمه گوگل]هفته گذشته، ایرلند در مقیاس بزرگ برای شش بانک داخلی و سایر بدهی های تضمین شده خود
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته، ایرلند در یک مقیاس بزرگ برای شش بانک داخلی و دیگر بدهی ایمن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We are looking for people who need help with unsecured debt, credit card debt, personal loans . No mortgages, no secured debt, no payday loans.
[ترجمه گوگل]ما به دنبال افرادی هستیم که برای بدهی های بدون وثیقه، بدهی کارت اعتباری، وام های شخصی به کمک نیاز دارند بدون وام مسکن، بدون بدهی تضمین شده، بدون پرداخت وام
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال افرادی هستیم که به کمک به قرض unsecured، بدهی کارت اعتباری و وام های شخصی نیاز دارند نه رهن، نه قرضه، نه وام های payday
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The investors said GM could not force the transfer of the secured debt without the agreement of all the holders of that debt.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران گفتند که جنرال موتورز نمی تواند بدون توافق همه دارندگان آن بدهی را مجبور به انتقال بدهی تضمین شده کند
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران گفتند که شرکت جنرال موتورز نمی تواند بدون توافق تمامی دارندگان بدهی، انتقال بدهی خارجی را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chrysler's proposed sale ran into initial opposition from holders of the company's secured debt, and GM may face similar issues.
[ترجمه گوگل]فروش پیشنهادی کرایسلر با مخالفت اولیه دارندگان بدهی تضمین شده شرکت مواجه شد و جنرال موتورز ممکن است با مشکلات مشابهی روبرو شود
[ترجمه ترگمان]فروش پیشنهادی Chrysler به مخالفت اولیه دارندگان بدهی خارجی شرکت تبدیل شد و جنرال موتورز نیز ممکن است با مشکلات مشابهی مواجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "If you don't reduce the excess collateral on existing secured debt, what is the benefit to unsecured investors?
[ترجمه گوگل]«اگر وثیقه مازاد بر بدهی های تضمین شده موجود را کاهش ندهید، چه سودی برای سرمایه گذاران بدون وثیقه دارد؟
[ترجمه ترگمان]\" اگر وثیقه اضافی را در بدهی امن موجود کاهش ندهید، فایده سرمایه گذاران غیر ایمن چه سودی دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• debt that has specific guarantees placed against it

پیشنهاد کاربران

[سرمایه گذاری]
بدهی برگ تضمین شده که در مقابل بدهی برگ تضمین نشده می آید، به وثایق خاصی مستظهر شده است ولی بدهی تضمین نشده فقط ادعایی کلی روی همه دارایی و جریانهای نقدی ناشر دارد. براین اساس قرضه تضمین شده، بااعتبارتر است و میتواند ماحصل کمتر و بالتبع قیمت بالاتری داشته باشد.
بدهی وثیقه دار

بپرس