sectorial


معنی: برش، بخشی، دندان اسیا، مربوط به قطاع دایره
معانی دیگر: وابسته به قطاع، قطاعی، (جانور شناسی) برشی، ویژه ی لایه لایه سازی یا بریدن (مانند برخی دندان ها)، دندان اسیاب

جمله های نمونه

1. When sectorial experts such as epidemiologists and sanitarians are members of the Assessment Team, they will provide more specific materials related to conducting their portion of the assessment.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کارشناسان بخش مانند اپیدمیولوژیست ها و بهداشتکاران عضو تیم ارزیابی باشند، مطالب خاص تری را در رابطه با انجام بخشی از ارزیابی خود ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]زمانی که متخصصان بخشی مانند epidemiologists و sanitarians اعضای تیم ارزیابی هستند، مطالب ویژه تری در رابطه با اجرای بخشی از این ارزیابی ارائه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the model, the basic grids are sectorial ones, but the source area and near source area is regularly shaped to rectangular grids.
[ترجمه گوگل]در این مدل، شبکه‌های اصلی شبکه‌های بخشی هستند، اما ناحیه منبع و ناحیه نزدیک منبع به طور منظم به شبکه‌های مستطیلی شکل می‌دهند
[ترجمه ترگمان]در این مدل، شبکه های پایه یکی از شبکه های مقطعی هستند، اما منطقه منبع و ناحیه نزدیک به منبع به طور منظم به شبکه های مستطیلی شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Independent coils 11 are sectorial hollow coils; each independent coil has two electromagnetic working sections 12 which are on the same plane in a radial direction.
[ترجمه گوگل]کویل های مستقل 11 کویل های توخالی بخشی هستند هر سیم پیچ مستقل دارای دو بخش کار الکترومغناطیسی 12 است که در یک صفحه در جهت شعاعی قرار دارند
[ترجمه ترگمان]حلقه های مستقل ۱۱ حلقه های توخالی مقطعی هستند؛ هر یک از این سیم پیچ مستقل دارای دو بخش کاری الکترومغناطیسی می باشد که در یک مسیر شعاعی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Developed third estate may facilitate the sectorial entry of non-state owned while heavy industrial structure may become a barrier to them.
[ترجمه گوگل]منطقه سوم توسعه یافته ممکن است ورود بخشی غیردولتی را تسهیل کند در حالی که ساختار صنعتی سنگین ممکن است مانعی برای آنها شود
[ترجمه ترگمان]ایجاد شغل سوم ممکن است ورود بخشی به بخش غیر دولتی را تسهیل کند در حالی که ساختار صنعتی سنگین ممکن است مانعی برای آن ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Another pathway of transgenic signal-regulating was to apply sectorial product of provirus.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مسیرهای تنظیم سیگنال تراریخته، استفاده از محصول بخشی پروویروس بود
[ترجمه ترگمان]مسیر دیگری برای کنترل سیگنال تراژنی، استفاده از محصول بخشی از provirus بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The matrix equation of the sectorial coordinate has been deduced by making use of the graph theory and energy principle after creating the graph model of the box girder section.
[ترجمه گوگل]معادله ماتریسی مختصات مقطعی با استفاده از تئوری گراف و اصل انرژی پس از ایجاد مدل نمودار مقطع تیر جعبه ای استنباط شده است
[ترجمه ترگمان]معادله ماتریس بین مختصات مقطعی از طریق استفاده از نظریه گراف و اصل انرژی پس از ایجاد مدل گراف در بخش \"girder\" استنتاج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper has introduced how to use the graph theory method to calculate the sectorial coordinate of the variable cross-section box girder.
[ترجمه گوگل]در این مقاله نحوه استفاده از روش تئوری گراف برای محاسبه مختصات مقطعی تیر جعبه ای متغیر مقطع معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله نحوه استفاده از روش نظریه گراف را برای محاسبه مختصات مقطعی متغیرهای مقطع عرضی متغیر معرفی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, it is not intended as a complete reference for comprehensive assessments conducted by sectorial experts.
[ترجمه گوگل]با این حال، به عنوان یک مرجع کامل برای ارزیابی های جامع انجام شده توسط کارشناسان بخش در نظر گرفته نشده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این به عنوان مرجع کامل برای ارزیابی های جامع انجام شده از سوی متخصصان بخش ارتباطات در نظر گرفته نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The objects of this paper are to extend this accelerated procedure to a singularity problem on a sectorial domain.
[ترجمه گوگل]اهداف این مقاله گسترش این روش تسریع شده به یک مشکل تکینگی در یک حوزه بخشی است
[ترجمه ترگمان]هدف از این مقاله گسترش این روند تسریع شده در یک مساله منحصر به فرد در حوزه بخشی از بخشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Industrial cluster has become the hot topic in Chinese regional studies and the new idea of the government officials in regional and sectorial development.
[ترجمه گوگل]خوشه صنعتی به موضوع داغ مطالعات منطقه ای چین و ایده جدید مقامات دولتی در توسعه منطقه ای و بخشی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]خوشه صنعتی تبدیل به موضوع داغ در مطالعات منطقه ای چین و ایده جدید مقامات دولتی در توسعه منطقه ای و بخشی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some Senators represent only a single world, while so-called sectorial Senators represent multiple worlds within the same sector.
[ترجمه گوگل]برخی از سناتورها تنها یک جهان واحد را نمایندگی می کنند، در حالی که سناتورهای به اصطلاح بخشی، جهان های متعددی را در یک بخش نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]برخی از سناتورها تنها یک جهان را نمایندگی می کنند، در حالی که سناتورها به اصطلاح بخشی از چند جهان در یک بخش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This method has been proved to be very convenient to fix the position of torsional centre and calculate the sectorial coordinate.
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که این روش برای تثبیت موقعیت مرکز پیچشی و محاسبه مختصات سکتوری بسیار راحت است
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که این روش برای تثبیت موقعیت مرکز پیچشی و محاسبه مختصات مقطعی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. While the integrated MBA remains the institution's flagship, our faculty has created 17 Master of Science and 2 sectorial MBA programs that are directly related to their research areas.
[ترجمه گوگل]در حالی که MBA یکپارچه گل سرسبد موسسه باقی می ماند، دانشکده ما 17 برنامه کارشناسی ارشد علوم و 2 برنامه MBA بخشی را ایجاد کرده است که مستقیماً با حوزه های تحقیقاتی آنها مرتبط است
[ترجمه ترگمان]در حالی که مدیریت اجرایی یکپارچه، شاخص این موسسه است، هییت علمی ما ۱۷ رشته مدیریت رشته علمی و ۲ بخشی را ایجاد کرده است که مستقیما با حوزه های تحقیقاتی آن ها مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Where possible procedures and measurements used by existing national monitoring schemes are employed so that ECN provides an integrating function for the more extensive sectorial networks.
[ترجمه گوگل]در صورت امکان، رویه‌ها و اندازه‌گیری‌های مورد استفاده توسط طرح‌های نظارت ملی موجود به کار گرفته می‌شوند تا ECN عملکرد یکپارچه‌کننده‌ای را برای شبکه‌های بخشی گسترده‌تر فراهم کند
[ترجمه ترگمان]در جایی که رویه های احتمالی و اندازه گیری مورد استفاده توسط طرح های نظارت ملی موجود بکار گرفته می شوند که ECN وظیفه یکپارچه سازی را برای شبکه های sectorial بخشی بیشتر فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برش (صفت)
sectorial

بخشی (صفت)
partial, parochial, sectorial, sectional, regional

دندان اسیا (صفت)
molar, sectorial

مربوط به قطاع دایره (صفت)
sectorial

تخصصی

[عمران و معماری] قطاعی

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a sector; of a subdivision; of a region or district; adapted for cutting (about teeth)

پیشنهاد کاربران

بپرس