sector

/ˈsektər//ˈsektə/

معنی: جزء، ناحیه، بخش، محله، قطاع، قطاع دایره، قسمتی از جبهه
معانی دیگر: (اقتصادی و غیره) بخش، منطقه، (دایره) قطاع، پرهون پار، (هندسه و ریاضی) سکتور، گوشه سنج، خط کش ریاضی، تقسیم کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an identifiable segment or part of a landscape, area, society, political system, or the like.
مشابه: territory, zone

- We were not allowed to enter the Russian sector of the city without authorization.
[ترجمه گوگل] ما بدون مجوز اجازه ورود به بخش روسی شهر را نداشتیم
[ترجمه ترگمان] ما اجازه ورود به بخش روسیه بدون اجازه را نداشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Jobs will have to come from the private sector of employment.
[ترجمه گوگل] مشاغل باید از بخش خصوصی ایجاد شود
[ترجمه ترگمان] Jobs باید از بخش خصوصی استخدام بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: in warfare, a delineated region of fighting or defense.

- Heavy casualties were sustained in the eastern sector.
[ترجمه گوگل] تلفات سنگین در بخش شرقی متحمل شد
[ترجمه ترگمان] تلفات سنگین در بخش شرقی متحمل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: in geometry, a figure shaped like a piece of pie and determined by an arc of a circle and the two radii that intersect the endpoints of it.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: sectors, sectoring, sectored
• : تعریف: to divide into parts, esp. conceptually coherent ones.

- Berlin was sectored into four zones after the war.
[ترجمه گوگل] برلین پس از جنگ به چهار منطقه تقسیم شد
[ترجمه ترگمان] برلین پس از جنگ به چهار منطقه تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the american sector of west berlin
منطقه ی امریکایی برلن غربی

2. the manufacturing sector of our economy
بخش فروردگر (تولید صنعتی) اقتصاد ما

3. the private sector
بخش خصوصی

4. the public sector
بخش دولتی (عمومی)

5. the service sector of our economy has had rapid growth
بخش خدمات اقتصاد ما رشد سریعی داشته است.

6. the country's agricultural sector is in trouble
بخش کشاورزی کشور در مخاطره است.

7. help from the privates sector is also important in projecting school building programs
در برنامه ریزی ساختمان مدارس کمک بخش خصوصی نیز اهمیت دارد.

8. In the financial sector, banks and insurance companies have both lost a lot of money.
[ترجمه گوگل]در بخش مالی، بانک ها و شرکت های بیمه هر دو پول زیادی از دست داده اند
[ترجمه ترگمان]در بخش مالی، بانک ها و شرکت های بیمه هر دو پول زیادی را از دست داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The enemy have attacked the British sector.
[ترجمه گوگل]دشمن به بخش انگلیسی حمله کرده است
[ترجمه ترگمان]دشمن به بخش انگلیسی حمله کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The banking and finance sector was booming.
[ترجمه گوگل]بخش بانکی و مالی در حال رونق بود
[ترجمه ترگمان]بخش بانکداری و دارایی در حال ترقی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sector dam broke and its water drowned the entire valley.
[ترجمه گوگل]سد بخش شکست و آب آن تمام دره را غرق کرد
[ترجمه ترگمان]سد این بخش قطع شد و آب آن تمام دره را غرق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Much of the workforce in the banking sector is/are affected by the new legislation.
[ترجمه گوگل]بسیاری از نیروی کار در بخش بانکداری تحت تأثیر قوانین جدید هستند
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از نیروی کار در بخش بانکداری، تحت تاثیر قوانین جدید قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is a double wham-my for public sector workers.
[ترجمه گوگل]این برای کارمندان بخش دولتی یک ضربه مضاعف است
[ترجمه ترگمان]این یک wham دوگانه برای کارگران بخش دولتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The private sector, by contrast, has plenty of money to spend.
[ترجمه گوگل]در مقابل، بخش خصوصی پول زیادی برای خرج کردن دارد
[ترجمه ترگمان]در مقابل، بخش خصوصی مقدار زیادی پول برای خرج کردن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A small manufacturing sector inhibits growth in the economy.
[ترجمه گوگل]یک بخش تولید کوچک مانع رشد اقتصاد می شود
[ترجمه ترگمان]یک بخش تولیدی کوچک از رشد در اقتصاد جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Teachers in the state sector are asking for a 7% pay rise.
[ترجمه گوگل]معلمان بخش دولتی خواهان افزایش 7 درصدی حقوق هستند
[ترجمه ترگمان]معلمان در بخش دولتی خواستار افزایش ۷ درصدی حقوق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جزء (اسم)
part, portion, clause, appurtenance, gadget, component, ingredient, member, detail, sector, gizmo

ناحیه (اسم)
region, area, realm, shire, zone, district, subregion, terrain, sector, demesne, output area, situs

بخش (اسم)
section, party, region, leg, part, share, portion, sect, lot, division, fate, distribution, precinct, segment, canton, branch, member, zone, district, subregion, department, item, piece, heritage, quarter, borough, parish, sector, parcel, commune, county, riding, moiety, installment, squadron, wing of building

محله (اسم)
district, quarter, parish, sector

قطاع (اسم)
sector

قطاع دایره (اسم)
sector

قسمتی از جبهه (اسم)
sector

تخصصی

[عمران و معماری] قطاع
[کامپیوتر] بخش ؛ قطاع - قطاع بخشی از شیار یک دیسک، مثلاً دیسک سیستمIBM PC اولیه، دیسکت را به 40 شیار دوار تقسیم می کرد که هر شیار آن 8 قطاع داشت .
[برق و الکترونیک] قطاع در دیسکخ حافظه ی مغناطیسی کامپیوتر به تقسیمهای شعاعی شیار های هم مرکزی می گویند که به قسمتهای شبیه به برشهای کیک تقسیم شده اند در دیسک لغزان 3/5 اینچ با چگالی بالا، 80 شیار در هر طرف و 18 قطاع در شیار وجود دارد . - قطاع
[حقوق] بخش (اقتصادی)
[نساجی] قطاع - بخش
[ریاضیات] شق، قسمت، قطعه، ناحیه، بخش، قطاع، قطاع دایره، بخش، ناحیه، تقسیم کردن، جزء، پاره ی دایره
[آمار] قطاع

انگلیسی به انگلیسی

• subdivision, group within a larger group; region, district; geometrical figure composed of two radii and the arc lying between the radii (mathematics); unit of disk storage equal to 256 bytes (computers)
a sector of a country's economy is a particular part of it. a particular sector consists of all the companies which are involved in a particular area of work or all the companies that are run according to a particular system.
a sector is also one group or area which is part of another, larger one.

پیشنهاد کاربران

کلا به معنی بخش هست
حالا میتونه بخشی از میوه باشه ، بخشی از کشور ، بخشی از دایره و …
sector
sector
Aspect
sector
sector : sec - Tor
sec ~ شِک
tor ~ تار
نوواژه سازی : شِکتار
sector همریشه با " شِکَستَن" پارسی :
شِکستن : شِک - اَس - ت - اَن
شِک = sec
- تار : پسوند کهن پارسی مانند : پاستار / پاسدار
...
[مشاهده متن کامل]

اَس/اِس ، میانوند مانند : دانِستَن:دان - اِس - ت - اَن
ت: نشان گزشته
- اَن :پسوندِ کردن ، انجام دادن

بخش، منطقه، ناحیه
MILITARY
a subdivision of an area for military operations
a portion of a military front
or an area of operation
زیربخش، زیر قسمت، بخش فرعی
( نظامی )

یک بخش تجاری در کشور
private sector
public sector
بخش خصوصی
بخش دولتی ( در بخش های تجاری کشور )
کمان هایی از دایره در نمودارِ دایره ای
قطعه
public/private sector ( =business controlled by the government or by private companies )
Public sector
بخش دولتی - سهامی عام
Private sector
بخش خصوصی - سهامی خاص
A part of the business activity of a country
حوزه
( اقتصادی ) صنف، رسته
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس