1. The excessive secretion of gastric juices in the gut causes ulcers.
[ترجمه گوگل]ترشح بیش از حد شیره معده در روده باعث ایجاد زخم می شود
[ترجمه ترگمان]ترشح بیش از حد عصاره معده در روده باعث زخم معده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Jejunal secretion is, however, known to occasionally occur in healthy subjects.
[ترجمه گوگل]با این حال، مشخص شده است که ترشح ژژنوم گاهی اوقات در افراد سالم رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، ترشح Jejunal معمولا در موضوعات سالم رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In the case of pancreatic secretion, stimulation of bicarbonate but not protein output was observed.
[ترجمه گوگل]در مورد ترشح پانکراس، تحریک بی کربنات اما نه برون ده پروتئین مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]در مورد ترشح لوزالمعده، تحریک جوش شیرین، اما خروجی پروتیین مشاهده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The timing of active hydrogen ion secretion, however, remains unknown.
[ترجمه گوگل]با این حال، زمان ترشح یون هیدروژن فعال ناشناخته باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]با این حال زمان ترشح فعال یون هیدروژن، ناشناخته باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The secretion of these hormonal peptides, particularly from the colon, is therefore likely to entail other mechanisms.
[ترجمه گوگل]ترشح این پپتیدهای هورمونی، به ویژه از روده بزرگ، احتمالاً مکانیسم های دیگری را نیز به دنبال دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین ترشح این پپتیدهای هورمونی، به خصوص از روده، به احتمال زیاد منجر به مکانیزم های دیگری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. For gastric acid secretion, basal serum gastrin was considered in addition to these three variables.
[ترجمه گوگل]برای ترشح اسید معده، گاسترین سرم پایه علاوه بر این سه متغیر در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]برای ترشح اسید معده، gastrin سرم basal به علاوه این سه متغیر در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Excessive secretion of aldosterone will increase renal tubular reabsorption of sodium, therefore, decrease the loss of sodium in the urine.
[ترجمه گوگل]ترشح بیش از حد آلدوسترون باعث افزایش جذب مجدد سدیم در لولههای کلیوی میشود، بنابراین از دست دادن سدیم در ادرار را کاهش میدهد
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل ترشح بیش از حد aldosterone باعث افزایش مصرف سدیم در ادرار می شود، بنابراین کاهش سدیم در ادرار را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Both drugs significantly reduced fluid secretion or increased fluid absorption.
[ترجمه گوگل]هر دو دارو به طور قابل توجهی ترشح مایع را کاهش دادند یا جذب مایع را افزایش دادند
[ترجمه ترگمان]هر دو داروها به طور قابل توجهی ترشح مایع را کاهش داده یا جذب مایع را افزایش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Continued secretion of cations into gastrointestinal fluids may therefore be important in influencing the absorption of dietary trace metals.
[ترجمه گوگل]بنابراین ترشح مداوم کاتیون ها در مایعات گوارشی ممکن است در تأثیرگذاری بر جذب فلزات کمیاب در رژیم غذایی مهم باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ادامه ترشح کاتیون ها در مایعات معده و روده ممکن است در تاثیر گذاری بر جذب فلزات رد غذایی از اهمیت بالایی برخوردار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Intrajejunal administration of beer also stimulated acid secretion, although the response was less than that to intragastrically infused beet.
[ترجمه گوگل]تجویز داخل ژژونال آبجو همچنین ترشح اسید را تحریک کرد، اگرچه پاسخ کمتر از چغندر تزریق شده داخل معده بود
[ترجمه ترگمان]مدیریت Intrajejunal آبجو نیز ترشح اسید را تحریک کرد، اگر چه پاسخ آن کم تر از مقدار آن به چغندر قند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To overcome this problem we have measured gastrin mediated acid secretion after the intravenous infusion of gastrin releasing peptide.
[ترجمه گوگل]برای غلبه بر این مشکل، ترشح اسید با واسطه گاسترین را پس از انفوزیون داخل وریدی پپتید آزاد کننده گاسترین اندازه گیری کرده ایم
[ترجمه ترگمان]برای غلبه بر این مشکل، ما پس از تزریق وریدی نانوذرات آزاد شده پپتید mediated mediated را اندازه گیری کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There was a positive correlation between the number of months elapsed since a patient's most recent attack and amylase secretion.
[ترجمه گوگل]همبستگی مثبتی بین تعداد ماه های سپری شده از آخرین حمله بیمار و ترشح آمیلاز وجود داشت
[ترجمه ترگمان]همبستگی مثبت بین تعداد ماه ها از زمان آخرین حمله بیمار و ترشح amylase وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Experiments were therefore designed to try to show the existence of bicarbonate secretion by the normal human oesophagus.
[ترجمه گوگل]بنابراین آزمایشهایی برای نشان دادن وجود ترشح بیکربنات توسط مری طبیعی انسان طراحی شد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه آزمایش ها برای نشان دادن ترشح جوش شیرین توسط مری طبیعی انسان طراحی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This is shown clinically by the decrease or total loss of secretion of the affected glands.
[ترجمه گوگل]این از نظر بالینی با کاهش یا از دست دادن کل ترشح غدد آسیب دیده نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]این به طور بالینی با کاهش یا کاهش کلی ترشح غدد آسیب دیده نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید