secondary memory

/ˈsekənˌderiˈmeməri//ˈsekəndriˈmeməri/

حافظه ثانویه

جمله های نمونه

1. This supports the presence of distinct primary and secondary memory stores rather than a unitary system.
[ترجمه گوگل]این امر به جای یک سیستم واحد، از وجود ذخیره‌های حافظه اولیه و ثانویه متمایز پشتیبانی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این امر از وجود انبارهای حافظه اصلی و ثانویه متمایز به جای یک سیستم واحد پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Secondary memory holds the information that you store in the computer.
[ترجمه گوگل]حافظه ثانویه اطلاعاتی را که در رایانه ذخیره می کنید نگهداری می کند
[ترجمه ترگمان]حافظه ثانویه اطلاعاتی را در اختیار دارد که شما در کامپیوتر ذخیره می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Secondary memory has two features that can not be provided by RAM memory.
[ترجمه گوگل]حافظه ثانویه دارای دو ویژگی است که توسط حافظه رم قابل ارائه نیست
[ترجمه ترگمان]حافظه ثانویه دارای دو ویژگی است که نمی تواند به حافظه RAM ارایه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With current memory prices, swap space represents a very slow secondary memory.
[ترجمه گوگل]با قیمت های فعلی حافظه، فضای مبادله نشان دهنده یک حافظه ثانویه بسیار کند است
[ترجمه ترگمان]با قیمت حافظه فعلی، فضای مبادله حافظه ثانویه بسیار کند را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A great number of spatial indexing structures based on secondary memory have been proposed for handling the massive spatial data stored in the spatial database rapidly and efficiently.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از ساختارهای نمایه سازی فضایی مبتنی بر حافظه ثانویه برای مدیریت سریع و کارآمد داده های فضایی عظیم ذخیره شده در پایگاه داده فضایی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از ساختارهای شاخص گذاری فضایی براساس حافظه ثانویه برای کنترل داده های فضایی عظیم ذخیره شده در پایگاه داده فضایی به سرعت و به طور موثر ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] حافظه ثانویه
[برق و الکترونیک] حافظه ثانویه ذخیره ای که قسمتی از کامپیوتر نیست اما به طور مستقیم به آن متصل و به وسیله کامپیوتر کنترل می شود .

پیشنهاد کاربران

بپرس