secondarily
بطورثانوی یافرعی، بطورمتوسط، با اهمیت درجه دوم

جمله های نمونه
1. Phenobarbital is effective in partial seizures, partial seizures secondarily generalized, and primary generalized grand mal seizures.
[ترجمه ترگمان]phenobarbital در حمله های جزئی موثر است، حمله های جزئی، تعمیم یافته، تعمیم یافته، و صرع حاد عمومی
[ترجمه گوگل]فنوباربیتال در تشنج های جزئی، تشنجات جزئی و ژنرالیزه شده، و تشنج های عمومی تشریح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]فنوباربیتال در تشنج های جزئی، تشنجات جزئی و ژنرالیزه شده، و تشنج های عمومی تشریح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Their differences are only secondarily about policy. They hold each other's values in contempt.
[ترجمه ترگمان]اختلافاتشان نه تنها در حوزه سیاست رخ می دهد آن ها ارزش های یکدیگر را تحقیر می کنند
[ترجمه گوگل]تفاوت های آنها فقط در مورد سیاست های دومین مورد است آنها ارزش های یکدیگر را تحقیر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]تفاوت های آنها فقط در مورد سیاست های دومین مورد است آنها ارزش های یکدیگر را تحقیر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The person making a guarantee is secondarily liable if the person who is primarily liable defaults.
[ترجمه ترگمان]اگر کسی که در درجه اول توانایی پرداخت بدهی را دارد، یک تضمین انجام دهد
[ترجمه گوگل]فردی که تضمین می کند، در صورتی که فردی که در درجه اول مسئولیت پیش فرض دارد، مسئولیت پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]فردی که تضمین می کند، در صورتی که فردی که در درجه اول مسئولیت پیش فرض دارد، مسئولیت پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Success is primarily determined by making right choices, secondarily by making best effort.
[ترجمه ترگمان]موفقیت در درجه اول با انتخاب درست و با بهترین تلاش تعیین می شود
[ترجمه گوگل]موفقیت در درجه اول با انتخاب گزینه های درست، و به طور دوم، با تلاش بیشتر انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]موفقیت در درجه اول با انتخاب گزینه های درست، و به طور دوم، با تلاش بیشتر انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Secondarily school is also the period where purpose is defined as fierce competition for university admission.
[ترجمه ترگمان]مکتب Secondarily نیز دوره ای است که در آن هدف به عنوان رقابت شدید برای پذیرش دانشگاه تعریف می شود
[ترجمه گوگل]مدرسه دوم نیز دوره ای است که هدف آن به عنوان رقابت شدید برای پذیرش دانشگاه تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]مدرسه دوم نیز دوره ای است که هدف آن به عنوان رقابت شدید برای پذیرش دانشگاه تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The zygomaticus minor and orbicularis oris secondarily provide lateral wall stability.
[ترجمه ترگمان]The minor و orbicularis oris، پایداری دیواره جانبی را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]zygomaticus minor و orbicularis oris به طور ثانویه ثبات دیوار جانبی را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]zygomaticus minor و orbicularis oris به طور ثانویه ثبات دیوار جانبی را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Methods: The 613 clinical cases secondarily peritonitis in genenal hospital were reviewed retrospectively.
[ترجمه ترگمان]روش ها: کلیه موارد بالینی در بیمارستان secondarily در بیمارستان genenal به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: 613 مورد بالینی پریتونیت ثانویه در بیمارستان ژننین بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]روشها: 613 مورد بالینی پریتونیت ثانویه در بیمارستان ژننین بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Poverty is primarily a cause of illness and only secondarily its effect.
[ترجمه ترگمان]فقر در درجه اول علت بیماری و تاثیر آن بر بیماری است
[ترجمه گوگل]فقر در درجه اول علت بیماری است و تنها اثر دوم آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]فقر در درجه اول علت بیماری است و تنها اثر دوم آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Alternatively it could have developed as another example of a prey-killing poison that has been secondarily used against attackers.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، می تواند به عنوان مثال دیگری از سم کشنده شکار که بر علیه مهاجمان بکار رفته است، توسعه پیدا کند
[ترجمه گوگل]در عوض می توان آن را به عنوان مثال دیگری از یک سم کشتار قاچاق که به طور ثانویه در برابر مهاجمان مورد استفاده قرار گرفته است، توسعه داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]در عوض می توان آن را به عنوان مثال دیگری از یک سم کشتار قاچاق که به طور ثانویه در برابر مهاجمان مورد استفاده قرار گرفته است، توسعه داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nevertheless, in this two-way causal relationship, poverty is primarily a cause of illness and only secondarily its effect.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در این رابطه علی و معلولی، فقر در درجه اول علت بیماری است و تنها تاثیر آن را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]با این وجود، در این رابطه علی دوطرفه، فقر در درجه اول علت بیماری است و تنها اثر دوم آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]با این وجود، در این رابطه علی دوطرفه، فقر در درجه اول علت بیماری است و تنها اثر دوم آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Flows of materials and energy have been primarily determined by market structures and economics and only secondarily by ecological factors.
[ترجمه ترگمان]جریان های مواد و انرژی عمدتا به وسیله ساختارها و اقتصاد بازار و تنها با عوامل اکولوژیکی تعیین شده اند
[ترجمه گوگل]جریان مواد و انرژی در درجه اول توسط سازه های بازار و اقتصاد تعیین شده است و تنها به طور ثانویه با عوامل محیطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]جریان مواد و انرژی در درجه اول توسط سازه های بازار و اقتصاد تعیین شده است و تنها به طور ثانویه با عوامل محیطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Morphologically it represents the most anterior region of the head and has secondarily acquired a basal hinged attachment.
[ترجمه ترگمان]morphologically، the ناحیه سر را نشان می دهد و دارای دلبستگی وابسته به basal است
[ترجمه گوگل]از لحاظ مورفولوژیکی، آن را نمایانگر قسمت قدام بالای سر و به طور ثانویه پیوستگی پایه ای به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]از لحاظ مورفولوژیکی، آن را نمایانگر قسمت قدام بالای سر و به طور ثانویه پیوستگی پایه ای به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Total elimination of seizures is often not a realistic goal in adults with partial or secondarily generalized seizures.
[ترجمه ترگمان]حذف کامل of اغلب یک هدف واقع گرایانه از افراد بزرگ سال با حملات جزئی یا ثانویه است
[ترجمه گوگل]حذف کامل تشنج اغلب هدف واقعی در بزرگسالان با تشنجات جزئی یا ثانویه عمومی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]حذف کامل تشنج اغلب هدف واقعی در بزرگسالان با تشنجات جزئی یا ثانویه عمومی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
به انگلیسی
• in the manner of being additional or supplementary; in the manner of being less important, subordinately
پیشنهاد کاربران
در درجه دوم