• : تعریف: a person who is so closely involved with another as to take on many of the other's personal qualities, values, and the like. • مشابه: alter ego
جمله های نمونه
1. A friend is, as it were, a second self.
[ترجمه نیایش هستم] وقتی با یکی دوست شدم ، خود دومم را پیدا کردم❣
|
[ترجمه گوگل]دوست، همانطور که بود، یک خود دوم است [ترجمه ترگمان]یک دوست، همان طور که بود، یک خود دوم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A friend is a second self.
[ترجمه گوگل]دوست، تن دوم تو است [ترجمه ترگمان]دوستی یک نفس دوم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He is my best friend, my second self, as it were.
[ترجمه گوگل]او بهترین دوست من است، خود دوم من [ترجمه ترگمان]او بهترین دوست من است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The gift is an irreversible transfer from ourselves to the second selves.
[ترجمه گوگل]هدیه یک انتقال برگشت ناپذیر از خودمان به خود دوم است [ترجمه ترگمان]این هدیه یک انتقال برگشت ناپذیر از خود به شخص دوم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A friend is, as it were, a second self. - -- Cicero, Ancient Roman statesman.
[ترجمه گوگل]دوست، همانطور که بود، یک خود دوم است - -- سیسرو، دولتمرد روم باستان [ترجمه ترگمان]یک دوست، همان طور که بود، یک خود دوم - سیسرون، سیاست مدار قدیم رومی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A friend is, as it were, a second self. ---- Marcus Tullius Cicero.
[ترجمه گوگل]دوست، همانطور که بود، یک خود دوم است ---- مارکوس تولیوس سیسرو [ترجمه ترگمان]یک دوست، همان طور که بود، یک خود دوم مارکوس آورلیوس Cicero [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید