second hand

/ˈsekəndˈhænd//ˈsekəndhænd/

(عقربه) ثانیه شمار (در برابر: دقیقه شمار minute hand)، غیر مستقیم، دست دوم، نیم دار، کار کردن، مستعمل، عاریه، غیر مستقیم، از منابع ثانوی، غیر موثق، (کالا و غیره) مستعمل، کار کرده، دست دوم، ثانیه شمار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hand on a clock or watch that indicates the seconds.

(2) تعریف: an intermediary (usu. prec. by at).

- He got the information at second hand.
[ترجمه Mrjn] اطلاعات غیر مستقیم از اخبار ( خبر های ) روزنامه به دست آمد .
|
[ترجمه گوگل] او اطلاعات را دست دوم به دست آورد
[ترجمه ترگمان] او اطلاعات را در دست دوم گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
(1) تعریف: coming or received from a source other than the original.
مشابه: secondary

- secondhand information obtained from newspaper reports
[ترجمه Mrjn] اطلاعات غیر مستقیم از اخبار ( خبر های ) روزنامه به دست آمد .
|
[ترجمه گوگل] اطلاعات دست دوم به دست آمده از گزارش های روزنامه ها
[ترجمه ترگمان] اطلاعات دست دوم بدست آمده از گزارش ها روزنامه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: not new; used.
متضاد: new

- secondhand books
[ترجمه گوگل] کتاب های دست دوم
[ترجمه ترگمان] کتاب های دست دوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: trading in used goods.

- a secondhand car dealer
[ترجمه گوگل] فروشنده ماشین دست دوم
[ترجمه ترگمان] یه فروشنده ماشین دست دوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
(1) تعریف: from a source other than the original.

- Did you learn this secondhand?
[ترجمه گوگل] این را دست دوم یاد گرفتی؟
[ترجمه ترگمان] تو این کتاب دست دوم رو یاد گرفتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: after having been owned by someone else; used.

- I bought this coat secondhand.
[ترجمه گوگل] من این مانتو را دست دوم خریدم
[ترجمه ترگمان] من این کت رو دست دوم خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. second-hand clothes
لباس های مستعمل

2. second-hand information
اطلاعات دست دوم

3. second-hand
غیر مستقیم،دست دوم

4. secondhand clothes
لباس مستعمل

5. secondhand news
خبر غیر موثق

6. We got most of our furniture second hand.
[ترجمه گوگل]ما بیشتر اثاثیه خود را دست دوم گرفتیم
[ترجمه ترگمان] بیشتر اثاث خونه هامون رو داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Does anyone have a watch with a second hand?
[ترجمه گوگل]کسی ساعت دست دوم داره؟
[ترجمه ترگمان]کسی با دست دوم نگهبانی میده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The second hand had stopped where it had met the pin inserted near the 55-second mark.
[ترجمه گوگل]عقربه دوم در جایی که با پین درج شده نزدیک علامت 55 ثانیه برخورد کرده بود متوقف شده بود
[ترجمه ترگمان]عقربه ثانیه در جایی توقف کرده بود که با پین وارد شده در نزدیکی علامت ۵۵ ثانیه ای برخورد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Almost all the equipment on offer will be second hand, but warranties are offered on most products.
[ترجمه گوگل]تقریباً تمام تجهیزات ارائه شده دست دوم خواهند بود، اما ضمانت‌هایی برای اکثر محصولات ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]تقریبا تمام تجهیزات پیشنهاد شده دست دوم خواهد بود، اما گارانتی در اغلب محصولات ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All second hand furniture should be fitted with a safety label like this.
[ترجمه گوگل]همه مبلمان دست دوم باید دارای برچسب ایمنی مانند این باشند
[ترجمه ترگمان]همه اثاثیه دست دوم باید با یک برچسب ایمنی مثل این نصب شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Offers of top quality second hand garments are welcome.
[ترجمه گوگل]پیشنهادات پوشاک دست دوم با کیفیت بالا پذیرفته می شود
[ترجمه ترگمان]ارائه پیشنهاد از بالا بردن لباس های دست دوم با کیفیت بالا استقبال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As the second hand slid into place the car was there, the insect-faced lieutenant still on his own.
[ترجمه گوگل]در حالی که دست دوم به جایش می لغزد، ماشین آنجا بود، ستوان با صورت حشره همچنان در حال حرکت بود
[ترجمه ترگمان]وقتی که دست دوم به جایی رسید که ماشین در آنجا قرار داشت، ستوان با چهره ای که هنوز در اختیار خودش بود، آنجا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Deathtraps: Coroner's warning over second hand electrical goods.
[ترجمه گوگل]تله مرگ: هشدار پزشکی قانونی در مورد کالاهای برقی دست دوم
[ترجمه ترگمان]اخطار من بر روی دست دوم تجهیزات الکتریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even second hand springs and shock absorbers are at a premium.
[ترجمه گوگل]حتی فنرها و کمک فنرهای دست دوم نیز بسیار عالی هستند
[ترجمه ترگمان]حتی چشمه های آب گرم و جذب کننده شوک نیز در جایگاه ویژه ای قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He happened on the book in a secondhand bookstore.
[ترجمه گوگل]او روی کتاب در یک کتابفروشی دست دوم اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]اون روی کتاب تو یه کتابفروشی دست دوم افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Have you any secondhand books to dispose of?
[ترجمه گوگل]آیا کتاب دست دومی برای دور ریختن دارید؟
[ترجمه ترگمان]کتاب های دست دوم هم داری که از شرش خلاص شی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Always check the mileage before you buy a secondhand car.
[ترجمه گوگل]همیشه قبل از خرید ماشین دست دوم مسافت پیموده شده را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]همیشه قبل از اینکه اتومبیل دست دوم بخرید، مسافت سنج گاز و یا بنزین تان را چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The old man was tricked into buying a secondhand radio.
[ترجمه گوگل]پیرمرد را فریب دادند تا یک رادیو دست دوم بخرد
[ترجمه ترگمان]پیرمرد برای خریدن یک رادیوی دست دوم گول خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Buying a secondhand car is a risky business .
[ترجمه گوگل]خرید ماشین دست دوم یک تجارت پر ریسک است
[ترجمه ترگمان]خریدن ماشین دست دوم کار خطرناکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Luckily, I lit on a secondhand copy of the book.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه روی یک نسخه دست دوم کتاب روشن کردم
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، یه نسخه دست دوم از کتاب رو روشن کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The shop sells secondhand goods on commission.
[ترجمه گوگل]این مغازه اجناس دست دوم را به صورت پورسانتی به فروش می رساند
[ترجمه ترگمان]این مغازه کالاهای دست دوم را به کمیسیون می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. They cost nine pounds new, three pounds secondhand.
[ترجمه گوگل]قیمت آنها نو نه پوند، سه پوند دست دوم است
[ترجمه ترگمان]قیمت آن ها ۹ پوند و سه لیره دست دوم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. They sell new and secondhand computers.
[ترجمه گوگل]کامپیوترهای نو و دست دوم می فروشند
[ترجمه ترگمان]آن ها کامپیوترهای جدید و دست دوم می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. I bought a secondhand chair which is as good as new.
[ترجمه گوگل]من یک صندلی دست دوم خریدم که در حد نو است
[ترجمه ترگمان]یک صندلی دست دوم خریدم که به خوبی نو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. I got it from the secondhand furniture shop.
[ترجمه گوگل]از مبل فروشی دست دوم گرفتم
[ترجمه ترگمان]از مغازه لوازم دست دوم خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Secondhand or environmental tobacco smoke causes 000 lung cancers a year, Pirkle said.
[ترجمه گوگل]پیرکل گفت که دود تنباکوی دست دوم یا محیطی باعث ایجاد 000 سرطان ریه در سال می شود
[ترجمه ترگمان]Pirkle گفت که دود دخانیات و یا دود دخانیات باعث سرطان ریه در سال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. But does it necessarily make a secondhand diesel a good buy?
[ترجمه گوگل]اما آیا لزوماً یک دیزل دست دوم را خرید خوبی می کند؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا این کار لزوما یک دیزل دست دوم را به یک خرید خوب تبدیل می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. All the shops in the square, even the secondhand shop, were decorated with greenery and paper-chains.
[ترجمه گوگل]تمام مغازه های میدان، حتی مغازه دست دوم، با سبزه و زنجیر کاغذی تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]همه مغازه ها در میدان، حتی مغازه دست دوم هم با سبزی و زنجیر تزیین شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. However, he was reluctantly persuaded to buy a secondhand gold band with a worn heart pattern winding around it.
[ترجمه گوگل]با این حال، او با اکراه متقاعد شد که یک نوار طلای دست دوم با طرح قلب فرسوده ای که دور آن پیچیده شده بود، بخرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، او با بی میلی قانع شد که یک باند طلایی دست دوم را با یک الگوی قلب فرسوده که در اطراف آن پیچ وتاب می خورد، بخرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] عقربه ثانیه شمار - مستعمل - دست دوم
[آب و خاک] مستعمل

انگلیسی به انگلیسی

• used; from hearsay; hand in a clock which indicates the seconds
a second hand is the hand that marks the seconds on a clock or a watch.
something that is second-hand has been owned by someone else.
a second-hand shop sells second-hand goods.
if you hear a story second-hand, you hear it from someone who has heard it from someone else.
used, previously owned; obtained from a secondary source

پیشنهاد کاربران

۱. دست دوم ۲. غیر مستقیم
مثال:
He got the information at second hand.
او اطلاعات {را} غیر مستقیم و دست دوم بدست اورد.
نیابتی
⏰️ کلماتی کاربردی مربوط به ساعت در انگلیسی: ⏰️
✅️ clock = ساعت دیواری
✅️ watch = ساعت مچی
✅️ digital clock = ساعت دیجیتالی
✅️ alarm clock = ساعت زنگ دار
✅️ grandfather clock = ساعت قدی
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ pendulum = آونگ، پاندول
✅️ face = صفحه ی ساعت
✅️ hour hand = عقربه ی ساعت شمار
✅️ minute hand = عقربه ی دقیقه شمار
✅ second hand = عقربه ی ثانیه شمار

عقربه ثانیه شمار - دست دوم
در معرض
Second hand embarrassment:
به موقعیتی اطلاق میشود که فرد به خاطر کار خجالت آور دیگران احساس خجالت و شرمندگی کند هر چند خود او آن کار را انجام نداده باشد.
When you feel so embarrassed for someone else's actions that you feel the embarrassment for yourself as well
غیرمستقیم
دست دوم

بپرس