sebaceous

/səˈbeɪʃəs//sɪˈbeɪʃəs/

معنی: چرب، چربی دار
معانی دیگر: وابسته به یا مانند پیه یا دنبه، پیه دار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, concerning, similar to, or composed of fat.

(2) تعریف: producing or secreting fat.

- sebaceous glands
[ترجمه گوگل] غدد چربی
[ترجمه ترگمان] غدد چربی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Mention the sebaceous secretions that make it necessary to change the dressings every twelve hours.
[ترجمه گوگل]ترشحات چربی را که تعویض پانسمان را هر دوازده ساعت یک بار ضروری می کند ذکر کنید
[ترجمه ترگمان]ترشحات چربی را ذکر کنید که برای تغییر لباس هر دوازده ساعت لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sebaceous cysts there'd been, requiring surgical removal, and ulcerated varicose veins.
[ترجمه گوگل]کیست های سباسه وجود داشت که نیاز به برداشتن جراحی داشتند و رگ های واریسی زخمی شده بودند
[ترجمه ترگمان]کیست Sebaceous کیست که مستلزم عمل جراحی بود و از واریس واریس veins
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sebaceous glands slow down now and your skin may feel very dry and taut so avoid harsh toners.
[ترجمه گوگل]اکنون غدد چربی کند می شوند و ممکن است پوست شما بسیار خشک و سفت شود، بنابراین از تونرهای خشن خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]غده های آدرنالی اکنون آهسته می شوند و پوست شما ممکن است بسیار خشک و محکم باشد، بنابراین از toners شدید اجتناب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective:To observe the effects of QCT on the sebaceous glands and sex hormones of the golden hamster and investigate the intrinsic mechanism of the complex prescription QCT on acne.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثرات QCT بر غدد چربی و هورمون های جنسی همستر طلایی و بررسی مکانیسم ذاتی QCT تجویزی پیچیده بر روی آکنه
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثرات of بر غدد چربی و هورمون های جنسی of طلایی و بررسی مکانیسم درونی داروهای تجویزی پیچیده بر روی آکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Use ampoule, antiseptic, calms sebaceous secretions, soothes irritations and purifies the skins.
[ترجمه گوگل]استفاده از آمپول، ضد عفونی کننده، آرام کننده ترشحات چربی، تسکین دهنده تحریکات و پاکسازی پوست
[ترجمه ترگمان]استفاده از ampoule، antiseptic، calms چرب، irritations تسکین یافته و پوست را تصفیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sebaceoma ( sebaceous epithelioma ) is an uncommon cutaneous adnexal tumor with differentiation toward sebaceous unit.
[ترجمه گوگل]سباسئوما (اپیتلیوم سباسه) یک تومور نادر پوستی آدنکس با تمایز به واحد چربی است
[ترجمه ترگمان]Sebaceoma (چربی epithelioma)یک تومور پوست جلدی غیر معمول با تمایز به سمت یک واحد چربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Method:The sebaceous glands on the bilateral costal regions on the back of golden hamster were taken as the animal model.
[ترجمه گوگل]روش: غدد چربی در نواحی دنده ای دو طرفه پشت همستر طلایی به عنوان مدل حیوانی انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]روش: غدد چربی در مناطق ساحلی دو جانبه در پشت of طلایی به عنوان مدل حیوانات گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The portion of the follicle between the sebaceous duct and the insertion of the arrector pili muscle is the isthmus.
[ترجمه گوگل]بخشی از فولیکول بین مجرای چربی و محل قرارگیری عضله آرکتور پیلی، تنگه است
[ترجمه ترگمان]بخش غده چربی بین مجرای چربی و فرو بردن ماهیچه arrector pili، isthmus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sebaceous glands are special glands attached to the hair follicle.
[ترجمه گوگل]غدد سباسه غدد خاصی هستند که به فولیکول مو متصل هستند
[ترجمه ترگمان]غدد sebaceous غدد مخصوصی هستند که به the مو متصل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sebaceous glands secrete oil - like sebum for lubricating the hair and skin.
[ترجمه گوگل]غدد سباسه روغن ترشح می کنند - مانند سبوم برای روان کردن مو و پوست
[ترجمه ترگمان]غدد sebaceous چربی oil چربی را برای روغن و پوست ترشح می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusions Sebaceous gland-like carcinoma is a rare special type of the breast carcinomas, it may originate from sebaceous gland metaplasia of duct epithelia in breast lobule.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری کارسینوم غدد سباسه مانند نوع خاصی از سرطان پستان است که ممکن است از متاپلازی غدد سباسه اپیتلیوم مجرای لوبول سینه منشا گرفته باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری غده sebaceous غده مانند یک نوع خاص نادر از the پستان است، که ممکن است از metaplasia غدد duct در lobule پستان سرچشمه بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Overactivity of the sebaceous glands causes the skin to become oily.
[ترجمه گوگل]فعالیت بیش از حد غدد چربی باعث چرب شدن پوست می شود
[ترجمه ترگمان]چربی غدد چربی باعث چرب شدن پوست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Can plastic hospital become operation of sebaceous glands cyst?
[ترجمه گوگل]آیا بیمارستان پلاستیک می تواند به عمل کیست غدد چربی تبدیل شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا بیمارستان پلاستیک می تواند به عمل غده های چرب تبدیل شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sebaceous gland androgen can directly increase comfort and promote acne keratosis bald hair follicles, pores breeds infarct inflammation, the formation of acne, pimples from occurring.
[ترجمه گوگل]آندروژن غدد سباسه می تواند به طور مستقیم راحتی را افزایش دهد و باعث افزایش آکنه کراتوز فولیکول های مو طاس، منافذ ایجاد التهاب انفارکتوس، تشکیل آکنه، جوش از رخ دادن
[ترجمه ترگمان]sebaceous gland androgen می تواند به طور مستقیم راحتی را افزایش داده و کیسه های ترشحی مو را افزایش دهد، حفرات آماس و التهاب، تشکیل جوش، جوش و جوش را از دست می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Function: Regulates excessive sebaceous section, antiseptic effect on acne and pimple skin.
[ترجمه گوگل]عملکرد: تنظیم بخش چربی بیش از حد، اثر ضد عفونی کننده بر روی آکنه و پوست جوش
[ترجمه ترگمان]وظیفه: بخش چربی اضافی، اثر ضد عفونی کننده بر روی آکنه و پوست جوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرب (صفت)
adipose, fatty, fat, oily, greasy, sebaceous, smeary, unctuous, tallowy

چربی دار (صفت)
fat, sebaceous, aliphatic

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to oil or fat; composed of oil or fat; producing oil or fat

پیشنهاد کاربران

�غدد چربی تراو�
یعنی غده های ترشح کننده ی چربی
sebaceous ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: چربینه ای
تعریف: شبیه به چربینه یا تولیدکنندۀ آن

بپرس