seaworthy

/ˈsiːˌwɔːrði//ˈsiːwɜːði/

معنی: کشتی محکم، محکم برای دریا، اماده دریا، دریارو
معانی دیگر: (کشتی) قادر به دریا پیمایی، آماده ی دریا پیمایی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: seaworthier, seaworthiest
مشتقات: seaworthiness (n.)
• : تعریف: of a ship, capable of being safely used on the sea.

جمله های نمونه

1. The ship was completely seaworthy.
[ترجمه گوگل]کشتی کاملاً قابل دریانوردی بود
[ترجمه ترگمان]کشتی کام لا آماده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The goods are to be packed in strong seaworthy wooden cases.
[ترجمه گوگل]کالاها باید در جعبه های چوبی محکم بسته بندی شوند
[ترجمه ترگمان]کالاهایی که قرار است در موارد چوبی کارآمد و کارآمد بسته بندی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is all your equipment seaworthy and suitable?
[ترجمه گوگل]آیا همه تجهیزات شما قابل دریا و مناسب هستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا تمام تجهیزات شما کارآمد و مناسب هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Concordia is a name steeped in the seaworthy tradition of sailing yachts.
[ترجمه گوگل]کنکوردیا نامی است که در سنت دریایی قایق های بادبانی غرق شده است
[ترجمه ترگمان]کنکوردیا نام غرق در سنت seaworthy قایق های بادبانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. More oil is being shipped in less seaworthy vessels.
[ترجمه گوگل]نفت بیشتری در کشتی‌هایی که قابلیت دریانوردی کمتری دارند حمل می‌شود
[ترجمه ترگمان]نفت بیشتری در ظرف کم تر از کشتی حمل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Is all your equipment seaworthy and suitable? Wear appropriate clothing.
[ترجمه گوگل]آیا همه تجهیزات شما قابل دریا و مناسب هستند؟ لباس مناسب بپوشید
[ترجمه ترگمان]آیا تمام تجهیزات شما کارآمد و مناسب هستند؟ لباس های مناسب بپوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These ships were certified seaworthy.
[ترجمه گوگل]این کشتی ها دارای گواهینامه دریانوردی بودند
[ترجمه ترگمان] این کشتی ها seaworthy تایید شده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They are seaworthy and can stand rough handling on the wharves?
[ترجمه گوگل]آنها قابل دریا هستند و می توانند در اسکله ها تحمل کنند؟
[ترجمه ترگمان]چه کارآمد هستند و می توانند تحمل سختی را در اسکله تحمل کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Please see that the packing is seaworthy and stands long sea voyage.
[ترجمه گوگل]لطفاً ببینید که بسته بندی قابل حمل است و سفر دریایی طولانی را دارد
[ترجمه ترگمان]لطفا اطمینان حاصل کنید که بسته بندی بسیار کارآمد بوده و سفر دریایی طولانی را در پیش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A ship is deemed to be seaworthy when she is reasonably fit in all respects to encounter the ordinary perils of the seas of the adventure insured.
[ترجمه گوگل]یک کشتی زمانی قابل دریانوردی تلقی می شود که از همه جهات به طور منطقی برای رویارویی با خطرات معمولی دریاهای ماجراجوی بیمه شده مناسب باشد
[ترجمه ترگمان]فرض می شود که کشتی در حال آمادگی مناسب برای رویارویی با خطرهای معمول دریاها یعنی دریاها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We use standard seaworthy packing for long distance transportation.
[ترجمه گوگل]ما از بسته بندی استاندارد برای حمل و نقل در مسافت های طولانی استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از seaworthy استاندارد برای حمل و نقل مسافت طولانی استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Packing: to be packed in strong and sound seaworthy packing capable of standing tropical climatic conditions.
[ترجمه گوگل]بسته بندی: در بسته بندی های قوی و سالم قابل حمل و نقل دریایی که قادر به تحمل شرایط آب و هوایی گرمسیری باشد
[ترجمه ترگمان]بسته بندی کردن: پر کردن وسایل کارآمد و کارآمد که قادر به ایستادن در شرایط آب و هوایی استوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This one was a strong, seaworthy boat, and could stand a lot of wind.
[ترجمه گوگل]این یکی یک قایق قوی و قابل دریا بود و می توانست باد زیادی را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]این یکی قایق قوی و خطرناکی بود و می توانست خیلی باد را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The packaging must be seaworthy and strong enough to stand rough handling.
[ترجمه گوگل]بسته بندی باید قابل حمل و نقل و به اندازه کافی قوی باشد تا در برابر حمل و نقل خشن مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]بسته بندی باید کارآمد باشد و به اندازه کافی قوی باشد که بتواند حمل و نقل خشک را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشتی محکم (اسم)
seaworthy

محکم برای دریا (صفت)
seaworthy

اماده دریا (صفت)
seaworthy

دریارو (صفت)
seaworthy

انگلیسی به انگلیسی

• fit for sailing, suitable for a voyage at sea; adapted or constructed to withstand the forces of the sea

پیشنهاد کاربران

seaworthy ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: دریاشایان
تعریف: ویژگی شناوری که ازنظر ساخت و کاربری و امکانات و تجهیزات و خدمه برای انجام مأموریتی خاص مناسب ارزیابی می شود

بپرس