seat belt

/ˈsiːtˈbelt//siːtbelt/

معنی: کمربند، کمربند صندلی هواپیما
معانی دیگر: (اتومبیل و هواپیما و غیره) کمربند ایمنی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a safety strap or harness, attached to airplane and automobile seats, that fastens across the waist or over the shoulder as protection against sudden stops or collision; safety belt.

جمله های نمونه

1. this seatbelt can be attached and detached easily
این کمربند ایمنی به آسانی بسته و باز می شود.

2. Do you know how to fasten/do up your seat belt?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید چگونه کمربند ایمنی خود را ببندید یا ببندید؟
[ترجمه ترگمان]شما می دانید که چگونه می توانید کمربند ایمنی خود را ببندید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fact I was wearing a seat belt saved my life.
[ترجمه گوگل]بستن کمربند ایمنی جانم را نجات داد
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که من یه کمربند ایمنی داشتم که جونم رو نجات داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can someone help me to undo my seat belt?
[ترجمه گوگل]آیا کسی می تواند به من کمک کند تا کمربند ایمنی را باز کنم؟
[ترجمه ترگمان]کسی میتونه کم کم کنه کمربند ایمنی - م رو باز کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Despite the fact that she was wearing a seat belt, she was thrown sharply forward.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه کمربند ایمنی بسته بود، به شدت به جلو پرتاب شد
[ترجمه ترگمان]با وجود این که کمربند ایمنی پوشیده بود، به سرعت به جلو پرتاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Make sure your seat belt is securely fastened.
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که کمربند ایمنی خود را محکم بسته اید
[ترجمه ترگمان]مطمئن شو که کمربند ایمنی محکم بسته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The child seat belt was not properly anchored to the car.
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی کودک به درستی به ماشین بسته نشده بود
[ترجمه ترگمان]کمربند ایمنی کودک به درستی به اتومبیل متصل نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You must wear your seat belt.
[ترجمه گوگل]باید کمربند ایمنی خود را ببندید
[ترجمه ترگمان] باید کمربند ایمنی ت رو ببندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You are required by law to wear a seat belt.
[ترجمه گوگل]طبق قانون شما ملزم به بستن کمربند ایمنی هستید
[ترجمه ترگمان]شما ملزم هستید که کمربند ایمنی خود را ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fasten your seat belt.
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی خود را ببندید
[ترجمه ترگمان] کمربندتو ببند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Buckle your seat belt.
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی خود را ببندید
[ترجمه ترگمان] کمربندتو ببند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For your safety, we recommend you keep your seat belt loosely fastened during the flight.
[ترجمه گوگل]برای ایمنی شما، توصیه می کنیم کمربند ایمنی خود را در طول پرواز شل ببندید
[ترجمه ترگمان]به خاطر امنیت شما، توصیه می کنیم کمربند ایمنی شما را در حین پرواز محکم بسته نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The car seat belt slotted into place easily.
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی خودرو به راحتی در جای خود قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تسمه صندلی ماشین به راحتی در جای خود قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The captain switched on the seat belt sign as we neared the airport.
[ترجمه گوگل]وقتی به فرودگاه نزدیک شدیم، کاپیتان علامت کمربند ایمنی را روشن کرد
[ترجمه ترگمان]سروان به محض اینکه به فرودگاه نزدیک شدیم علامت کمربند را عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Another survivor of seat belt neglect.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از بازماندگان غفلت از کمربند ایمنی
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از بازماندگان کمربند ایمنی پارک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Using a seatbelt will reduce the likelihood of serious injury in a car accident.
[ترجمه گوگل]استفاده از کمربند ایمنی احتمال آسیب جدی در تصادفات رانندگی را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از کمربند ایمنی احتمال آسیب جدی در یک تصادف اتومبیل را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The seatbelt is the biggest single lifesaver in cars.
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی بزرگترین نجات دهنده در خودروها است
[ترجمه ترگمان]کمربند ایمنی بزرگ ترین lifesaver در اتومبیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The seatbelt has creased my blouse.
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی بلوزم را چروک کرده است
[ترجمه ترگمان]کمربند my چین انداخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. A seatbelt could save your life .
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی می تواند جان شما را نجات دهد
[ترجمه ترگمان] یه کمربند میتونه جونتو نجات بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Without a seatbelt, you can easily be pitched right through the windscreen.
[ترجمه گوگل]بدون کمربند ایمنی، می توانید به راحتی از روی شیشه جلو بچرخید
[ترجمه ترگمان]بدون کمربند می توانید به راحتی از پنجره بیرون بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Then he turned from her abruptly, fastened his seatbelt, and switched on the ignition key.
[ترجمه گوگل]سپس ناگهان از او برگشت، کمربندش را بست و کلید استارت را روشن کرد
[ترجمه ترگمان]سپس ناگهان از او دور شد و کمربندش را بست و کلید را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Looping a seatbelt over the yoke or stick won't really help much in high winds or gusty conditions.
[ترجمه گوگل]بستن کمربند ایمنی روی یوغ یا چوب واقعاً در بادهای شدید یا شرایط طوفانی کمک چندانی نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]کمربند ایمنی بر روی یوغ و یا چوب در شرایط باده ای شدید و یا شرایط حاد کمک چندانی نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. You don't use your seatbelt? What do you have, a death wish?
[ترجمه گوگل]از کمربند ایمنی خود استفاده نمی کنید؟ آرزوی مرگ چی داری؟
[ترجمه ترگمان]از کمربندت استفاده نمی کنی؟ تو چی داری، آرزوی مرگ؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Jack unfastened his seatbelt and stepped out of the car.
[ترجمه گوگل]جک کمربندش را باز کرد و از ماشین پیاده شد
[ترجمه ترگمان]جک کمربند او را باز کرد و از ماشین پیاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The new seatbelt allows the driver greater freedom of movement.
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی جدید به راننده آزادی حرکت بیشتری می دهد
[ترجمه ترگمان]کمربند جدید به راننده اجازه آزادی بیشتر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Fasten your seatbelt, this ride may be bumpy.
[ترجمه گوگل]کمربند ایمنی خود را ببندید، این سواری ممکن است ناهموار باشد
[ترجمه ترگمان]، کمربند هاتون رو ببندید این سواری ممکنه ناهموار باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Seatbelt anchorage points are integral with the seats, with the upper mounting points adjustable to six different positions.
[ترجمه گوگل]نقاط اتصال کمربند ایمنی با صندلی ها یکپارچه هستند و نقاط نصب بالایی در شش موقعیت مختلف قابل تنظیم هستند
[ترجمه ترگمان]نقاط لنگرگاه seatbelt انتگرال با صندلی ها هستند، با نقاط سوار بالا قابل تنظیم برای شش موقعیت مختلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Wearing a seatbelt can reduce the risk of serious injury.
[ترجمه گوگل]بستن کمربند ایمنی می تواند خطر آسیب جدی را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از کمربند ایمنی می تواند خطر آسیب جدی را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. This seatbelt is rubbing my shoulder.
[ترجمه گوگل]این کمربند ایمنی شانه ام را می مالید
[ترجمه ترگمان] این کمربند شونه ام رو می rubbing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. You don't want to wear your seatbelt because it is uncomfortable.
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید کمربند ایمنی خود را ببندید زیرا ناراحت کننده است
[ترجمه ترگمان]تو نمی خوای کمربند تو ببندی چون ناراحت کنندست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کمربند (اسم)
zone, belt, girdle, seat belt, sash, cordon, waist, cincture, facia, fascia

کمربند صندلی هواپیما (اسم)
seat belt

انگلیسی به انگلیسی

• anchored strap that buckles across the hips of a seated passenger to protect him in the event of an accident
a seat-belt is a strap that you fasten across your body for safety when travelling in a car or aeroplane.
anchored strap(s) that buckle across the hips to protect a seated passenger from an abrupt jolt (in an automobile, airplane, etc.)

پیشنهاد کاربران

( اتومبیل و هواپیما و غیره ) کمربند ایمنی
مثال:
Despite the fact that she was wearing a seat - belt, she was thrown sharply forward.
با وجود این حقیقت که او کمربند ایمنی بسته بود، {اما} به شدت به طرف جلو پرتاب شده بود.
seat belt ( n ) ( also safety belt ) =a belt that is attached to the seat in a car or a plane and that you fasten around yourself so that you are not thrown out of the seat
seat belt
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

بستن کمربند ایمنی
کمربند ایمنی
😉
کمربند ایمنی
Safety belt - for example:you have to wear seatbelt in a car
بستن کمر بند

بپرس