seasonality
تخصصی
[آمار] فصلی بودن
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
تغییرات منظمی که در دوره های معین در میزان فعالیت مهمان یاری به وقوع می پیوندد
فصل مندی
دو معنای بالا از سایت واژه یاب.
شاید �فصل محوری� هم بتونه درست باشه.
فصل مندی
دو معنای بالا از سایت واژه یاب.
شاید �فصل محوری� هم بتونه درست باشه.
seasonality ( باستان شناسی )
واژه مصوب: ییلاق وقشلاق
تعریف: استقرار فصلی
واژه مصوب: ییلاق وقشلاق
تعریف: استقرار فصلی
فصلی بودن
The seasonality of the tourist industry makes it difficult to find a permanent job in the town.
تغییرات فصلی، نوسانات فصلی