searchlight

/ˈsɜːrt͡ʃˌlaɪt//ˈsɜːt͡ʃlaɪt/

معنی: نور افکن، اشعه نور افکن
معانی دیگر: نور افکن، اشعه نور افکن، نور افکن، پرتو افکن، کشتی یاب، هواپیمایاب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a lamp, usu. with a reflector, that can direct a powerful beam of light in any direction.

جمله های نمونه

1. The searchlight raked the open ground around the prison.
[ترجمه گوگل]نورافکن، زمین باز اطراف زندان را پر کرد
[ترجمه ترگمان]نور خورشید در فضای باز زندان را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A searchlight beamed in the distance.
[ترجمه گوگل]نورافکنی از دور تابید
[ترجمه ترگمان]نور خورشید از دور نورانی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The beam of the searchlight pierced the darkness.
[ترجمه گوگل]پرتو نورافکن تاریکی را درنوردید
[ترجمه ترگمان]نور نور خورشید تاریکی را شکافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The police shone a searchlight on the house.
[ترجمه گوگل]پلیس نورافکن خانه را پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس یک اشعه نور را روی خانه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He played a searchlight on an object.
[ترجمه گوگل]او نورافکن را روی یک شی پخش کرد
[ترجمه ترگمان]او یک نور افکن را روی یک شی اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He played a searchlight upon the aeroplane.
[ترجمه گوگل]او نورافکن هواپیما را پخش کرد
[ترجمه ترگمان]او با نور افکن در هواپیما حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was the searchlight beam from the Coast Guard cutter fifty yards off.
[ترجمه گوگل]این پرتو نورافکن از کاتر گارد ساحلی پنجاه یارد دورتر بود
[ترجمه ترگمان]اشعه ایکس از گارد ساحلی پنجاه متر دورتر از گارد ساحلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Suddenly a searchlight was blazing in their eyes.
[ترجمه گوگل]ناگهان نورافکنی در چشمانشان شعله ور شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان نور خورشید در چشمانشان برق زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I had a small beach searchlight but was not allowed to switch it on at night.
[ترجمه گوگل]من یک نورافکن ساحلی کوچک داشتم اما اجازه نداشتم آن را در شب روشن کنم
[ترجمه ترگمان]من یک نور ساحل کوچک داشتم ولی اجازه نداشتم که آن را در شب روشن کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. War has had a searchlight effect on historians as well as contemporaries, rendering the area outside the beam yet more obscure.
[ترجمه گوگل]جنگ بر مورخان و همچنین معاصران اثر نورافکن داشته است و منطقه خارج از پرتو را همچنان مبهم‌تر کرده است
[ترجمه ترگمان]جنگ همچنین تاثیر searchlight بر مورخان و نیز معاصران خویش داشت و این منطقه را در خارج از the و در عین حال مبهم جلوه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Flak began to be pumped up one searchlight beam: bombs meant bombers.
[ترجمه گوگل]فلاک شروع به پمپاژ یک پرتو نورافکن کرد: بمب به معنای بمب افکن بود
[ترجمه ترگمان]Flak شروع به تلمبه زدن یک تیر نور افکن کرد: بمب گذاران به معنی بمب گذاران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then the searchlight dazzled her again.
[ترجمه گوگل]سپس نور نورافکن دوباره او را خیره کرد
[ترجمه ترگمان]سپس نور خورشید دوباره او را خیره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What angered me most was the Gulag searchlight exposure of oncoming vehicles.
[ترجمه گوگل]چیزی که بیش از همه من را عصبانی کرد، نورافکن خودروهای روبروی نورافکن گولاگ بود
[ترجمه ترگمان]چیزی که بیش از همه مرا عصبانی کرده بود، در معرض قرار گرفتن در معرض نور خورشید در برابر اتومبیل ها قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The place was being spotted by searchlight and bands were playing the Marseillaise.
[ترجمه گوگل]مکان توسط نورافکن دیده می‌شد و گروه‌های موسیقی مشغول نواختن Marseillaise بودند
[ترجمه ترگمان]در اینجا با نور افکن و bands که سرود مارسی را می خواندند دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Siegfried waited for the searchlight to wash over him one last time, then crawled back to the West.
[ترجمه گوگل]زیگفرید منتظر شد تا نورافکن برای آخرین بار او را بشوید، سپس به سمت غرب خزیده بود
[ترجمه ترگمان]زیگفرید برای آخرین بار برای شستن دست او منتظر ماند، سپس به طرف غرب خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نور افکن (اسم)
floodlight, spotlight, searchlight

اشعه نور افکن (اسم)
searchlight

تخصصی

[ریاضیات] نور افکن

انگلیسی به انگلیسی

• lamp which can direct a powerful beam of light in any direction
a searchlight is a large powerful light that can be turned to shine for a long way in any direction.

پیشنهاد کاربران

نورافکن
searchlight ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: چراغ جست‏وجو
تعریف: چراغی بر روی انواع هواگَرد، به ویژه بالگَردها، برای شناسایی عوارض جوّی و موانع احتمالی

بپرس