1. the seamy side of life
جنبه های زننده ی زندگی
2. His time in London was his first glimpse of the seamier side of life.
[ترجمه گوگل]زمان او در لندن اولین نگاه اجمالی او به جنبه های درازتر زندگی بود
[ترجمه ترگمان]زمان او در لندن اولین نگاه او به جنبه seamier زندگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The film vividly portrays the seamy side of life in the London of the early 70s.
[ترجمه گوگل]این فیلم به وضوح جنبههای ناهموار زندگی در لندن اوایل دهه 70 را به تصویر میکشد
[ترجمه ترگمان]این فیلم به روشنی بخش seamy زندگی را در لندن در اوایل دهه ۷۰ به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Buckmaster's habit of distancing himself from the seamier side of the company worried him.
[ترجمه گوگل]عادت باک مستر به فاصله گرفتن از سمت دریانوردی شرکت، او را نگران کرد
[ترجمه ترگمان]عادت کرده بود که خود را از آن طرف the دور کند و او را نگران سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Some of them are pretty seamy places.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها مکان های بسیار درزدار هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها خیلی زیبا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She would go into seamy dives, sitting there, listening, consoling.
[ترجمه گوگل]او به غواصی های درز می رفت، آنجا می نشست، گوش می داد، دلداری می داد
[ترجمه ترگمان]او به سوی dives شیرجه می رفت و در همان جا نشسته بود و گوش می داد و تسلی می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. How to solve psychological the seamy side?
[ترجمه گوگل]چگونه جنبه روانی را حل کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چگونه جنبه روانی را حل کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The novel gives a vivid description of the seamy side of city life.
[ترجمه گوگل]این رمان توصیف واضحی از جنبههای درزگیر زندگی شهری میدهد
[ترجمه ترگمان]این رمان شرحی قوی از جنبه seamy زندگی شهری می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The seamy side of life includes crime and other evils.
[ترجمه گوگل]جنبه درزدار زندگی شامل جنایت و شرارت های دیگر است
[ترجمه ترگمان]جنبه seamy زندگی شامل جنایت و evils های دیگر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To accept our seamy side, we must first admit that we are not perfect.
[ترجمه گوگل]برای پذیرفتن طرف درزدار خود، ابتدا باید بپذیریم که کامل نیستیم
[ترجمه ترگمان]ما باید اعتراف کنیم که ما به هیچ وجه بی عیب و نقص نیستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was a tough girl with an abrasive manner, and seemed very knowledgeable about the seamy side of life.
[ترجمه گوگل]او دختری سرسخت با رفتاری ساینده بود و به نظر می رسید که در مورد جنبه های درز زندگی بسیار آگاه بود
[ترجمه ترگمان]او دختر خشنی بود با یک نوع abrasive و به نظر می رسید در مورد آن طرف دیگر خیلی اطلاعات کسب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Annie grew up in comfort knowing little of the seamy side of life.
[ترجمه گوگل]آنی با دانستن اندکی از جنبه های درزدار زندگی در راحتی بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]آنی از آن طرف دیگر، آنی در آرامش و آرامش زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The place was loud, fast, and throbbing with life, some of it on the seamy side.
[ترجمه گوگل]این مکان پر سر و صدا، سریع، و پر از زندگی بود، برخی از آن در سمت درز بود
[ترجمه ترگمان]ان مکان با صدای بلند و سریع و لرزان از زندگی و بعضی از آن ها در طرف دیگر خانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Human character has two sides, and everyone has his normal side and seamy side.
[ترجمه گوگل]شخصیت انسان دو وجه دارد و هرکس جنبه عادی و درزدار خود را دارد
[ترجمه ترگمان]شخصیت انسانی دارای دو طرف است و هر کس طرف نرمال خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید