seamanship

/ˈsiːmənʃɪp//ˈsiːmənʃɪp/

معنی: مهارت در دریا نوردی، کارازمودگی دریایی
معانی دیگر: دریادانی، تبحر در دریانوردی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the abilities, skills, and knowledge associated with operating a boat or ship.

جمله های نمونه

1. He was faced by a problem in seamanship.
[ترجمه گوگل]او با مشکل دریانوردی مواجه بود
[ترجمه ترگمان]او با مشکلی در seamanship مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. During his lessons on seamanship, Nathan had warned her about the dangers of leaving cuts untreated.
[ترجمه گوگل]ناتان در طول درس های دریانوردی به او در مورد خطرات عدم درمان بریدگی ها هشدار داده بود
[ترجمه ترگمان]ناتان در طی درس های خود درباره seamanship به او هشدار داده بود که خطرات رها کردن آن ها رفع نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But their seamanship is excellent, and they will have coastal signals to help them.
[ترجمه گوگل]اما دریانوردی آنها عالی است و سیگنال های ساحلی برای کمک به آنها خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]اما seamanship آن ها عالی است و سیگنال های ساحلی برای کمک به آن ها خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Seamanship is not easy to learn.
[ترجمه گوگل]یادگیری دریانوردی آسان نیست
[ترجمه ترگمان]یادگیری آسان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Having struggled in commercial seamanship for several years, he has accumulated much wealth.
[ترجمه گوگل]او که چندین سال در دریانوردی تجاری مبارزه کرد، ثروت زیادی جمع کرد
[ترجمه ترگمان]او که چندین سال در seamanship تجاری مبارزه کرده است، ثروت زیادی را جمع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Seamanship skills are a vital part of their job.
[ترجمه گوگل]مهارت های دریانوردی بخش مهمی از شغل آنهاست
[ترجمه ترگمان]مهارت های seamanship بخش مهمی از شغل آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The journey round Cape Horn demanded a high degree of seamanship.
[ترجمه گوگل]سفر دور کیپ هورن به درجه بالایی از دریانوردی نیاز داشت
[ترجمه ترگمان]سفر دور دماغه هورن به درجه بالایی از seamanship نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We are only at the beginning of the voyage, and have to learn an entirely new system of seamanship.
[ترجمه گوگل]ما فقط در ابتدای سفر هستیم و باید یک سیستم کاملاً جدید دریانوردی را بیاموزیم
[ترجمه ترگمان]ما فقط در ابتدای سفر هستیم و باید یک سیستم کاملا جدید از seamanship را یاد بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Students generally join as Officer Candidates and receive initial training in seamanship and leadership.
[ترجمه گوگل]دانش‌آموزان عموماً به عنوان کاندیدای افسری می‌پیوندند و آموزش‌های اولیه در دریانوردی و رهبری را می‌بینند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان معمولا به عنوان افسر داوطلب عضو می شوند و آموزش های اولیه را در seamanship و رهبری دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He arrived in Virginia at the age of twelve or thirteen, perhaps as one learning seamanship.
[ترجمه گوگل]او در سن دوازده یا سیزده سالگی به ویرجینیا رسید، شاید به عنوان فردی که دریانوردی را آموخته بود
[ترجمه ترگمان]او در سن دوازده یا سیزده سالگی به ویرجینیا رسید، شاید به عنوان یکی از seamanship های آموزشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Becoming a competent swimmer is obviously sensible and for those who sail a knowledge of seamanship is essential.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که تبدیل شدن به یک شناگر ماهر معقول است و برای کسانی که دریانوردی دارند دانش دریانوردی ضروری است
[ترجمه ترگمان]یک شناگر ماهر، به طور واضح معقول است و برای کسانی که با دانشی از seamanship حرکت می کنند ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The bosun has a lot of knowledge and practical experience in seamanship.
[ترجمه گوگل]Bosun دانش و تجربه عملی زیادی در دریانوردی دارد
[ترجمه ترگمان]The دانش و تجربه عملی زیادی در seamanship دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their extensive fishing trade was an excellent nursery for seamanship.
[ترجمه گوگل]تجارت گسترده ماهیگیری آنها مهد کودک عالی برای دریانوردی بود
[ترجمه ترگمان]حرفه ماهیگیری Their یک اتاق بچه عالی برای seamanship بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The landing in the 45 th Division sector constituted one of the finest exhibitions of seamanship.
[ترجمه گوگل]فرود در بخش لشکر 45 یکی از بهترین نمایشگاه های دریانوردی بود
[ترجمه ترگمان]فرود در بخش ۴۵ ام، یکی از بهترین نمایشگاه های of را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مهارت در دریانوردی (اسم)
seamanship

کارازمودگی دریایی (اسم)
seamanship

انگلیسی به انگلیسی

• knowledge of the operation maintenance and navigation of sea vessels
seamanship is skill in managing a boat and controlling its movement through the sea.

پیشنهاد کاربران

بپرس