sealing


معنی: ختم، مختوم کننده

جمله های نمونه

1. rubber rings for sealing pickle jars
واشرهای حلقوی از لاستیک برای کیپ کردن شیشه های ترشی

2. The paper was used for sealing up holes in walls and roofs.
[ترجمه گوگل]از این کاغذ برای آب بندی سوراخ ها در دیوارها و سقف ها استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]کاغذ برای مهر و موم کردن سوراخ ها و بام ها مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. McLaren are close to sealing a deal with Renault.
[ترجمه گوگل]مک لارن به بستن قرارداد با رنو نزدیک است
[ترجمه ترگمان]مکلارن به بستن قرارداد با رنو نزدیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Make sure you've signed the cheque before sealing the envelope.
[ترجمه گوگل]قبل از مهر و موم کردن پاکت مطمئن شوید که چک را امضا کرده اید
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که چک را قبل از بستن پاکت امضا کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sealing wax bore the impression of a sailing ship.
[ترجمه گوگل]موم مهر و موم تصور یک کشتی بادبانی را داشت
[ترجمه ترگمان]موم داغ اثر یک کشتی بادبانی را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The removal of the cupboard and the sealing up of the women's rest-room had seriously complicated his life.
[ترجمه گوگل]برداشتن کمد و آب بندی اتاق استراحت زنانه زندگی او را به شدت پیچیده کرده بود
[ترجمه ترگمان]رفتن به گنجه و مهر و موم کردن اتاق استراحت زنان، زندگی او را جدی گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their sealing efficiency should be improved by increased depth.
[ترجمه گوگل]راندمان آب بندی آنها باید با افزایش عمق بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]بازده آب بندی آن ها باید با افزایش عمق بهبود یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He held his hand out and we shook, sealing an unspoken bargain.
[ترجمه گوگل]او دستش را دراز کرد و ما تکان خوردیم و معامله ای ناگفته را امضا کردیم
[ترجمه ترگمان]او دستش را دراز کرد و ما با هم دست دادیم و با هم دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As I entered, the door slammed behind me, sealing me in utter darkness.
[ترجمه گوگل]وقتی وارد شدم، در پشت سرم کوبید و مرا در تاریکی مطلق محبوس کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد اتاق شدم، در پشت سرم محکم بسته شد و مرا در تاریکی مطلق فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This results from a failure in the sealing of the unit and causes condensation to build up between the panes of glass.
[ترجمه گوگل]این امر ناشی از خرابی در آب بندی واحد است و باعث ایجاد تراکم بین شیشه ها می شود
[ترجمه ترگمان]این منجر به شکست در آب بندی واحد می شود و باعث می شود که چگالش بین شیشه های پنجره ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clean the surface Remove any old sealing compound which may be present on the bath close to the tap fixing.
[ترجمه گوگل]سطح را تمیز کنید هر گونه ترکیب آب بندی قدیمی که ممکن است در حمام نزدیک به شیر آب وجود داشته باشد را بردارید
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن سطح هر ترکیب آب بندی قدیمی که ممکن است در حمام نزدیک به تعمیر شیر وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The air sealing of the window openings was carried out in three stages.
[ترجمه گوگل]هوابندی بازشوهای پنجره در سه مرحله انجام شد
[ترجمه ترگمان]آب بندی هوایی دریچه های پنجره در سه مرحله انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Maybe it was the gasket sealing the glass that sold her on it.
[ترجمه گوگل]شاید واشر آب بندی شیشه بود که او را روی آن فروخت
[ترجمه ترگمان] شاید اون gasket که بهش فروخته شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The traditional way of sealing threaded pipe joints is with hemp and jointing compound.
[ترجمه گوگل]روش سنتی آب بندی اتصالات لوله رزوه ای با استفاده از کنف و ترکیب اتصال دهنده است
[ترجمه ترگمان]روش سنتی مهر و موم کردن اتصالات لوله، با کنف و ترکیب آن ترکیب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ختم (اسم)
finish, termination, end, conclusion, sealing, finis, meeting of mourning

مختوم کننده (صفت)
sealing, finishing, terminative

تخصصی

[عمران و معماری] درزگیری - لاک و مهر کردن - آببندی
[مهندسی گاز] اب بندی
[پلیمر] آب بندی

انگلیسی به انگلیسی

• act of closing off against entry or leakage

پیشنهاد کاربران

مهر و موم کردن
اثر مهر
sealing ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: درزگیری ۲
تعریف: بستن تمام شکاف ها و منافذ ظرف به نحوی که هیچ ارتباطی میان محتوی ظرف و محیط خارج وجود نداشته باشد
مهر و موم شده
آب بندی

بپرس