sealer

/ˈsiːlər//ˈsiːlə/

معنی: بتونه یا استری رنگ، شکارچی گوساله ماهی، مهر زن
معانی دیگر: (شخص یا چیز) درزگیر، رخنه گیر، آب بند، زاموسکه، بتانه، آستر، روزن گیر، شکارچی سیل، صیاد سیل، مهردار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a substance such as varnish that is used to seal a porous surface.

(2) تعریف: a person or thing that seals.
اسم ( noun )
• : تعریف: a person or ship involved in hunting seals.

جمله های نمونه

1. Hide it by smearing silicone sealer all over and adding gravel in a pebble-dash way.
[ترجمه گوگل]آن را با آغشته کردن درزگیر سیلیکونی به سرتاسر آن و اضافه کردن شن به صورت سنگریزه پنهان کنید
[ترجمه ترگمان]آن را با مالیدن روی آب روی تمام بدن و اضافه کردن خاک بر روی یک روش شنی پنهان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Seal all tent seams with seam sealer.
[ترجمه گوگل]تمام درزهای چادر را با درزگیر ببندید
[ترجمه ترگمان]تمام درزه ای چادر را با درز seam ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So buy the best sealer you can find, and use it faithfully.
[ترجمه گوگل]بنابراین بهترین سیلر را که می توانید پیدا کنید بخرید و صادقانه از آن استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]پس بهترین sealer را بخرید که می توانید پیدا کنید و با صداقت از آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Induction Heat Seal Liners relies on Electromagnetic Sealer Heat on Aluminium Foil to seal to bottles.
[ترجمه گوگل]آسترهای مهر و موم حرارتی القایی به گرمای مهر و موم الکترومغناطیسی روی فویل آلومینیومی برای مهر و موم کردن بطری ها متکی است
[ترجمه ترگمان]دستگاه حرارت القایی بی سیم به sealer sealer Electromagnetic بر روی foil آلومینیوم تکیه می کند تا بطری ها را به دست گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Prevailing factory finish shall be one coat clear sealer selected by the woodwork manufacturer.
[ترجمه گوگل]پایان غالب کارخانه باید یک لایه مهر و موم شفاف باشد که توسط سازنده کارهای چوبی انتخاب شده است
[ترجمه ترگمان]کار متداول در کارخانه باید یک کت شفاف باشد که توسط تولید کنندگان چوب انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This paper describes process of parallel seam sealer and how to solve the problems of lid alignment and hermetic sealing.
[ترجمه گوگل]این مقاله فرآیند درزگیر موازی و نحوه حل مشکلات تراز درب و آب بندی هرمتیک را شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله فرآیند درز موازی را توصیف می کند و چگونگی حل مشکلات مربوط به چسباندن و آب بندی آب بندی را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Remove sealer from axle tube to housing junction, if necessary.
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم سیلر را از لوله محور تا محل اتصال محفظه خارج کنید
[ترجمه ترگمان]اگر لازم باشد، sealer را از لوله اکسل به نقطه اتصال مسکن ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The aluminum foil sealer uses inductive - heating technology of Taiwan and transistor module.
[ترجمه گوگل]سیلر فویل آلومینیومی از فناوری گرمایش القایی تایوان و ماژول ترانزیستور استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]فویل آلومینیومی با استفاده از فن آوری گرمایش القایی در تایوان و ماژول ترانزیستور استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Used as the surface sealer of concreted structure with excellent adhesion.
[ترجمه گوگل]به عنوان آب بند سطح سازه بتن شده با چسبندگی عالی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان sealer سطحی ساختار concreted با چسبندگی خوب استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It integrates bottle washer, filler and sealer into one unit.
[ترجمه گوگل]واشر بطری، پرکننده و سیلر را در یک واحد ادغام می کند
[ترجمه ترگمان]ماشین واشر، پرکننده و sealer را در یک واحد ادغام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. BTM-FX105 folding type case sealer is an important part on packing production line. It is used for upper, down and side sealing carton. It works stable and the speed is adjustable.
[ترجمه گوگل]سیلر کیس تاشو BTM-FX105 بخش مهمی در خط تولید بسته بندی است برای کارتن آب بندی بالا، پایین و جانبی استفاده می شود ثابت کار می کند و سرعت قابل تنظیم است
[ترجمه ترگمان]btm موردی folding - FX۱۰۵ sealer یک بخش مهم در زمینه بسته بندی بسته بندی است این جعبه برای جعبه آب بندی فوقانی، پایین و کناری مورد استفاده قرار می گیرد ثابت است و سرعت قابل تنظیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wrap pressure-treated wood with heavy plastic, or coat it with a sealer.
[ترجمه گوگل]چوب های تحت فشار را با پلاستیک سنگین بپیچید یا آن را با مهر و موم بپوشانید
[ترجمه ترگمان]چوب بدون فشار را با پلاستیک سنگین بپوشانید و یا آن را با یک sealer بپوشانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then seal all the edges with a ribbon of sealer to make them watertight.
[ترجمه گوگل]سپس تمام لبه ها را با یک روبان درزگیر ببندید تا ضد آب شوند
[ترجمه ترگمان]آن وقت تمام لبه های آن را با روبان بسته کن تا مانع نفوذ آن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The multimedia part offers animated information about design considerations and follows through all the way to applying deck sealer and making repairs.
[ترجمه گوگل]بخش چندرسانه‌ای اطلاعات متحرکی در مورد ملاحظات طراحی ارائه می‌دهد و تمام راه‌ها را تا استفاده از دک سیلر و تعمیرات دنبال می‌کند
[ترجمه ترگمان]بخش چندرسانه ای اطلاعات هیجانی را در مورد ملاحظات طراحی ارایه می دهد و از تمام مسیر برای اعمال فشار عرشه و ایجاد تعمیرات استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بتونه یا استری رنگ (اسم)
sealer

شکارچی گوساله ماهی (اسم)
sealer

مهر زن (اسم)
sealer

تخصصی

[عمران و معماری] سیلر

انگلیسی به انگلیسی

• inspector of weights and measures, one who certifies the accuracy of weights and measures; paint used as a base which prevents the topcoat from being absorbed into the painted surface; hunter of seals; ship used for seal hunting

پیشنهاد کاربران

بپرس