sealant

/ˈsiːlənt//ˈsiːlənt/

معنی: عامل درزگیر، وسیله مهر و موم، وسیله بتونهکاری
معانی دیگر: (هر چیزی که برای درزگیری و نفوذ ناپذیر سازی به کار رود) زاموسکه، آب بند، درزگیر، رخنه گیر، بتانه، آستر، روزنه بند، روزن گیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any substance, such as silicone, plastic, or wax, that is used for sealing.

جمله های نمونه

1. Squeeze the tube of sealant slowly to obtain an even flow.
[ترجمه گوگل]لوله درزگیر را به آرامی فشار دهید تا جریان یکنواختی حاصل شود
[ترجمه ترگمان]لوله درزگیر را به آرامی فشار دهید تا جریان یکنواخت تری به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sealant would expand or contract by that amount as the building shifted.
[ترجمه گوگل]با جابجایی ساختمان، درزگیر تا این مقدار منبسط یا منقبض می شود
[ترجمه ترگمان]درزگیر با این مقدار که ساختمان جابجا می شود، یا منقبض می شود یا منقبض می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So the wrong sealant was picked out of all the crevices and the correct, two-component mixture squeezed into place.
[ترجمه گوگل]بنابراین درزگیر اشتباه از بین تمام شکاف ها انتخاب شد و مخلوط درست و دو جزئی در جای خود فشرده شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین درزگیر خراب از همه شکاف برداشته شد و مخلوط درست و دو جز به جا افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I stuck it on with silicone sealant glue and it is unaffected by salt spray or moderate heat.
[ترجمه گوگل]با چسب درزگیر سیلیکونی چسبوندم و اسپری نمک یا حرارت متوسط ​​رویش تاثیری نداره
[ترجمه ترگمان]آن را با چسب پلاستیک سیلیکونی نصب کردم و تحت تاثیر اسپری نمک یا حرارت متوسط قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All necessary bolts and sealant were supplied by the manufacturer.
[ترجمه گوگل]تمامی پیچ و مهره های لازم توسط شرکت سازنده تامین شده است
[ترجمه ترگمان]تمام پیچ های مورد نیاز و درزگیر توسط تولید کننده تامین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The study shows that the sealant has a good bonding effect on concrete with better properties of water proof, weather resistance, chemical resistance and anti-freezing.
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان می دهد که درزگیر با خواص بهتر ضد آب، مقاومت در برابر آب و هوا، مقاومت شیمیایی و ضد یخ زدگی اثر چسبندگی خوبی روی بتن دارد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه نشان می دهد که درزگیر یک اثر اتصال خوب بر بتن با خواص بهتر اثبات آب، مقاومت آب و هوا، مقاومت شیمیایی و ضد یخ زدایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. FS pure acrylic crystalline sealant contains no cleansers, waxes, silicones or polishing agents.
[ترجمه گوگل]درزگیر کریستالی اکریلیک خالص FS فاقد مواد پاک کننده، واکس، سیلیکون یا مواد پولیش است
[ترجمه ترگمان]FS crystalline pure pure حاوی هیچ cleansers، waxes، silicones و یا agents polishing است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The production process and formula of polysulfide sealant were introduced, the application progress is reviewed also.
[ترجمه گوگل]فرآیند تولید و فرمول درزگیر پلی سولفید معرفی شد، پیشرفت کاربرد نیز مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید و فرمول سازی polysulfide نیز معرفی شدند که پیشرفت برنامه نیز مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Three Bond co. has developed a low permeable sealant by using polyisobutylene as the base resin after research for many years.
[ترجمه گوگل]شرکت سه باند پس از سالها تحقیق، با استفاده از پلی ایزوبوتیلن به عنوان رزین پایه، یک درزگیر با نفوذپذیری کم ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]سه پیوند یک درزگیر نفوذپذیر را با استفاده از polyisobutylene به عنوان چسب پایه پس از تحقیقات چندین سال توسعه داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Epoxy resin is the common tackifier for polysulfide sealant. Adding epoxy resin into polysulfide sealant can exert an auxiliary effect on viscosity increasing.
[ترجمه گوگل]رزین اپوکسی چسبنده رایج برای درزگیر پلی سولفید است افزودن رزین اپوکسی به درزگیر پلی سولفیدی می تواند اثر کمکی بر افزایش ویسکوزیته داشته باشد
[ترجمه ترگمان]رزین Epoxy یک روش رایج برای polysulfide sealant است اضافه کردن رزین اپوکسی به وسیله درزگیر می تواند تاثیر جانبی را بر افزایش ویسکوزیته اعمال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Heat of the main construction material sealant mainly isobutene polymer, EPDM rubber and thermoplastic styrene block copolymer.
[ترجمه گوگل]گرمای درزگیر مصالح ساختمانی اصلی عمدتاً پلیمر ایزوبوتن، لاستیک EPDM و کوپلیمر بلوک استایرن گرمانرم
[ترجمه ترگمان]حرارت مواد ساختمانی اصلی که به طور عمده isobutene پلی مر، rubber EPDM و styrene استایرن می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Seal the gaps around the windows with an exterior-quality sealant.
[ترجمه گوگل]شکاف های اطراف پنجره ها را با یک درزگیر با کیفیت بیرونی ببندید
[ترجمه ترگمان]شکاف ها را در اطراف پنجره ها با یک درزگیر با کیفیت خارج ببندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cracks should be repaired with a filler, and porous surfaces primed with a sealant or a diluted coat of masonry paint.
[ترجمه گوگل]ترک ها را باید با پرکننده ترمیم کرد و سطوح متخلخل را با یک درزگیر یا یک پوشش رقیق رنگ سنگ تراشی آماده کرد
[ترجمه ترگمان]ترک ها باید با یک پرکننده و سطوح متخلخل با یک درزگیر یا یک پوشش رقیق از رنگ سنگ تراشی تعمیر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If the pipes are new they may require treating with a pool sealant.
[ترجمه گوگل]اگر لوله ها نو هستند ممکن است نیاز به درمان با درزگیر استخر داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اگر لوله ها جدید باشند، ممکن است به برخورد با یک وسیله درزگیر نیاز داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عامل درزگیر (اسم)
sealant

وسیله مهر و موم (اسم)
sealant

وسیله بتونه کاری (اسم)
sealant

تخصصی

[عمران و معماری] درزگیر
[پلیمر] عامل درزگیر

انگلیسی به انگلیسی

• substance used for sealing or closing, material used to create an airtight or leakproof seal

پیشنهاد کاربران

بندآورنده، عایق کننده و درزگیر
در پزشکی: بندآورنده های خون که شامل باند و دیگر محصولات هموستازی می شود.
پرکردن دندان

بپرس